ترکیه و مصر : دو تجربه
نویسنده : تقی رحمانی
موضوع : ـــــ
مسیر پرافت و خیز دموکراسی در کشورهای مسلمان واقعیتی است انکارناپذیر، که اگر سر نشکند دیوارش بیگمان بس پرهزینه و مشکلات گوناگون دارد.
علل این مسیر پرماجرا دلایل گوناگون دارد که داخلی و خارجی است. اما یک نکته باریکتر از مو اینجاست که کدام جریان فکری بهتر میتواند این مسیر را طی کند. البته نه به تنهایی اما با نقشی تعیینکننده. این جریان فکری کدام است؟
نام این جریان فکری مسلمانان دموکرات است یعنی جریان فکری متنوعی که حاضر است قواعد دموکراسی را در کلیت آن بپذیرد و در طی زمان با آزمون و خطا به تمام قواعد آن تن دهد.
این جریان فکری از درون روحانیت و از میان روشنفکران مسلمان نمایندگی میشود و بزرگترین مخالفان آن هم از میان سازمان رسمی دین و روحانیت است. مسلمانان دموکرات به دلیل نفوذ محسوسی که در میان اقشار مردم دارند توان آن را دارند که دموکراسی را با زبان، فرهنگ و سنت جامعه همراه کنند. البته این قولی است که جملگی صاحبنظران بر آن نیستند و مشوق آن هم نمیباشند. اما واقعیت و نشانههای موثری هستند که به ما نشان میدهند که به ناگزیر مسیر بهترسازی جوامع مسلمان از طریق نقش آفرینی مسلمانان دموکرات میگذرد.
در این مورد اصولی لازم است که باید به آن توجه داشت. این اصول عبارتند از ۱- تن دادن به قضاوت مردم ۲- پذیرش قاعده اقلیت و اکثریت ۳ – پذیرش مسئولیت و پاسخگویی ۴ – باور به گزارشدهی به مخاطبان ۵ – تن دادن به قوانین حتی در شرایطی که به آن باور نداری ۶ – انجام کار علمی ۷ – اصالت دادن به نهادهای مدنی ۸ – پذیرش قاعده دولت – ملت به جای امت اسلامی ۹ – اولویت منافع ملی بر منافع حزبی و گروهی در موقعیت مقام دولتی و مسئولین ۱۰ – باور به آزادی عقیده و بیان.
این اصول و ضوابط را مسلمانان دموکرات گام به گام و تدریجی طی میکنند چرا که هم باید به ضرورت آن برسند و میباید در رقابت با بنیادگرایان مسلمان پیروز شوند و هم با شرایط جهانی به تعادل برسند. به عبارتی رقیب و موانع فراوان بر سر راه است. چه خطرهاست در این مسیر که شرط اول آن این است که معتقد باشیم اما شروط دیگری هم دارد که رهرو هم تیزهوش و هم کاموقت باشد تا کامروا گردد.
تلاشها و اگرها …
اگر در زمینه اندیشه و ایده و زودتر آزمون کردن طی این مسیر ایرانیان سرآمد هستند، اما در عرصه عمل و نتیجهگیری در ردیف اول ترکیه قرار میگیرد و در مقام بعدی مصر امروز که از ایران جلو زده است. عربستانی هم وجود دارد که آخر خط ایستاده است اما نظارهگر تنها نیست حتی سودای آن دارد با پول نفت و همکاری با غرب، با دموکراسیخواهی مسلمانان مبارزه کند. در ایران نیز مخالفان دموکراسی بسیار قوی هستند و مسلمانان دموکرات را به حاشیه راندهاند اما هنوز فاتحه آنان را نخواندهاند و مصافی سخت میان این دو جریان برقرار است.
ترکیه و مصر
اما بهانه این یادداشت توجه به یک نکته اصلی است که همان مرور تجربه ترکیه و تلاش مصر است. آخرین کنگره حزب عدالت و توسعه ترکیه با حضور همه جریانهای سیاسی کشورهای اسلامی منهای ایران برگزار شد. خالد مشعل از رهبران حماس اردوغان نخستوزیر ترکیه را رهبر جهان اسلام خواند. رئیسجمهور مصر محمد مرسی در این کنگره حضور داشت و سخنرانی کرد.
حزب عدالت و توسعه در رقابت با لاییکها و ارتش ترکیه تلاش دارد تا قاعده دموکراسی را رعایت کند، اگر چه رفتار حزبی رهبران این جریان با نوسان همراه است و ابهاماتی بر سر قدرت فوقالعاده شخصیت اردوغان وجود دارد با این همه حزب عدالت و توسعه در مقایسه با احزاب قبلی مسلمان ترکیه تکاملیافتهتر و بهتر عمل کرده است. اعمالی از قبیل رعایت آزادی بیان، پاسخگو بودن، رعایت حقوق مخالفان و … که از الزامات دموکراسیخواهی است. همچنین حزب عدالت و توسعه در همراه کردن توسعه و دموکراسی از جریان چپ لاییک ترکیه موفقتر عمل کرده است. چنین اقداماتی نشان از اثبات ادعای ما دارد که مسلمانان دموکرات نیروی تعیینکننده برای دموکراسی در منطقه هستند.
تلاش مصر
اخوانالمسلمین مادر احزاب بنیادگرا و دموکرات کشورهای مسلمان است. در مصر امروز اخوان و ارتش دو نهاد قدرتمندی هستند که تعادل آنها به نفع جامعه مدنی و دموکراسی مصر است. غلبه هر کدام بر دیگری دموکراسی نوجوان مصر را به خطر میاندازد چرا که نظامیان دموکرات نیستند و اخوانالمسلمین مرکب از گرایشات سلفی تا دموکرات است. دموکراتهای آن باید هفت خوان ماجرای دموکراسی را طی کنند، هم بر رقیب پیروز شوند و هم خود دموکراتتر شوند.
در این میان گزارش صدروزه از عملکرد ریاستجمهوری محمد مرسی و برخی از مواضع وی به عنوان نماینده ملت مصر و نه فقط مسلمانان مصر، در معرض نقد دیگران قرار دادن خود، تکیه به نگاه ملی، نشان از رفتارهایی میدهد که استمرار آن میتواند به توسعه و دموکراسی در مصر یاری برساند. امروز نگاه طیف محمد مرسی در اخوانالمسلمین به ترکیه است. شاید بد نباشد بدانیم که اعضای دموکرات اخوان در دوره محمد خاتمی به دنبال آگاهی از مواضع نهضت آزادی و ملی – مذهبیها بودند و این اطلاعات را به گونهای در مراودات فرهنگی از ایرانیان میخواستند. از پیچیدگی اخوانالمسلمین همین بس که اخوانالمسلمین در تمام دورههای گذشته با امریکا دارای رابطه سیاسی بوده است.
تلاش و گذار
تجربه ترکیه و تلاش مصر در جریان مسیری پر افت و خیز، اما نمونههای مثبت دموکراسی را از خود نشان میدهند. مسلمانان دموکرات در این کشورها قدرت را پاسخگو کردهاند. قانون در این مورد یاور آنان است. در ایران با توجه به اصل ولایتفقیه این امکان از میان رفته است. اگر چه امکان پاسخگویی ولایت فقیه در قانون اساسی وجود دارد اما تعامل میان مردم و حاکمان یعنی مجلس و قوه مقننه با وجود شورای نگهبان منسوب به رهبری منتفی است.
ساختار حزبی شکلگرفته در این دو کشور یعنی مصر و ترکیه دموکراتیک است. اما با ساختار حزبی و نهادسازی در ایران مخالفت میشود با وجود این که ایران از هر دوی این کشورها به لحاظ موازین شهری و توسعهیافتگی جلوتر است و جریانات سیاسی مهمی داشته است.
تعادل قوا در هر دو کشور مزبور عاملی شده است که یک جریان یکهتاز میدان نشود. در ترکیه ارتش و لائیکها و مسلمانها و در مصر ارتش و اخوان نمیتوانند یکدیگر را کاملا حذف کنند و این به نفع دموکراسی است. در ایران جریان اکثریت توانست با حذف دیگران قدرت مطلقه شود چرا که ساختار دولت به جا مانده از دولت پهلوی آنچنان متمرکز و خودمختار بود که صاحب دولت را صاحب قدرت کامل میکرد تا دیگران را به حساب نیاورد.
چنین ساختار دولتی راه را برای حذف همه مخالفان بهتر آماده میکند.
منطقه و ایران
این یادداشت را به انتها میرسانم منتها با یادآوری این ضرورت باید اندیشید با وجود بالادست بودن مسلمانان ایرانی و حتی ایرانیان دموکرات در اندیشه و نظر چرا ترکیه و حتی مصر از ما جلوتر هستند در حالی که آثار اندیشمندان ایرانی در ترکیه از اقبال بسیاری برخوردار است. باز باید اندیشید ما ایرانیان با وجود جلوتر بودندر شروع به اقدام، اما در نتیجهگیری موفق نبودهایم.
البته این نکته را فرو نگذاریم که در ابعادی مانند فرهنگ شهروندی و یا توسعه یافتگی اجتماعی از این دو کشور جلوتر هستیم اما مشکل عدم تعادل قوا میان جریانهای سیاسی در جامعه ما باعث شده که دولت متمرکز با درآمد نفتی مشکل اصلی برای گذار به دموکراسی شود.
نکته اصلی این یادداشت بر این است که توضیح دهد که چرا جریانات دموکرات مسلمان در منطقه خاورمیانه تعیینکننده هستند. اما نباید فراموش کرد که دموکراسی به رقیب نیاز دارد. دموکراسی همواره در تعادل قوا شکل میگیرد نه با مطلقالعنان شدن یک جریان که در ایران امری مرسوم در تاریخ معاصر بوده است.
ایرانیان مسلمان هم باید در عین باور و اعتقاد به دموکراسی تجربه ترکیه و تلاش مصر را زیر نظر بگیرند تا در فرصتهای آینده بتوانند بهتر و موثرتر عمل کنند. پاسخگو کردن و زمانمند و محدود کردن قدرت، بر پایه احزاب و نهادهای مدنی، تضمین آزادی بیان و … ، بیگمان تدریجی و آرامآرام میآید. اما استمرار و برگشتناپذیر کردن آنها مهم است. فراموش نکنیم نمره قبولی تاریخی به مسلمانان دموکرات زمانی داده میشوند که در این راه دستاورد داشته باشند نه فقط تئوری و نظریه.
تاریخ انتشار : ۲۷ / مهر / ۱۳۹۱
منبع : کانون آرمان شریعتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ