نقش ابوذری دکتر ما
نویسنده : تقی رحمانی
موضوع : تقدیم به محمد ملکی
محمد ملکی شناختهتر از آن است که بخواهم درباره سوابقاش بنویسم. سالها قبل از تولد من و امثال من، امثال محمد ملکی مبارزه کردهاند، اما درباره منش و ویژگیها و افکارش باید گفت و نوشت.
ملکی را زمانی که رئیس دانشگاه تهران بود، به نام شناختم. با آن سر همیشه رو به بالا و چهرهای که همیشه اعتراض و امید را در خود دارد.
باز شنیدهام که بسیاری از جوانان مبارز در رژیم پهلوی او را ستوده و ملاقات با او را فرصتی غنیمت برای خود میپنداشتهاند.
اما دکتر ملکی که بعد دیدم و بیشتر او را شناختم، ویژگیهای خاص خود را دارد. پیر مردی جوانروحیه که پیشنهاد عضویت در حزب جمهوری اسلامی را به دلیل وجود مکانیزم حق ویژه عدهای خاص رد کرد و هیچ فرد یا شخصیتی در ایران، در میان اپوزیسیون و پوزیسیون، نیست که روحیه و تلاش و سابقه مبارزاتی برتر از وی داشته باشد.
میدانیم که دکتر ملکی در اعتراض به انجام انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۹ استعفا داد، با این وصف دکتر ملکی تحصیلکرده در علوم غذایی، با طبع شاعرانه قوی و روحیه عاطفی، ویژگیهای ابوذری دارد، اما ویژگیهای ابوذری یعنی چه؟
پیامبر در مورد ابوذر گفت: او که تنها ایمان آورده، تنها میمیرد، و تنها برانگیخته میشود
در واقع این ویژگیهای رادیکال اما مردم دوست، زبان گویا و بُران و قلم پر احساس محمد ملکی به وی خصلت ابوذری میدهد.
زمانی که علی ابوذر را برای ربذه بدرقه کرد، شاید با “روش” او همراه نبود، اما با “نیت” و باورهای او همراه بود.
بیگمان ابوذر بر روابط ناعادلانه قدرت شورید، آن هم تنها. همانطور که قبل از مسلمان شدن، حق را تنها میستاند و ایمان خود را تنها حفظ میکرد، با روش خود. ملکیای که من شناختم نیز همین گونه است.
او رکتر، حساستر و پر احساستر از آن است که در قالب تشکیلاتی بگنجد، خوب یا بد، درست یا غلط، وی این چنین است.
رک است، چون حق را میگوید، حال اگر رهبرد مشخص جمعی، این رکگویی را موثر یا به موقع نداند. سالهاست که لااقل نسل جوانی که به اینترنت دسترسی دارند، نامههای صریح او را میخوانند.
حساس است، چون حتی اشکالی را که به نظر میآید، با صدای بلند در نقد همفکران خود میگوید و از بیان آن ابا و ملاحظهای ندارد. همگان از نقدهای وی، به نزدیکترین یارانآش، یعنی ملی ـ مذهبی ها خبر دارند.
پر احساس است، زیرا زمانی که ظلمی را میبیند، فریاد می زند. در این فریاد زدن دیگر خودش نیست، احساس میکند که باید اعتراض کند و اگر نکند خیانت کرده است.
اما این ملکی رک، پر احساس و حساس ویژگی دیگری دارد که باز ابوذری است. این تحصیلکرده قدیم و متخصص با سابقه انقلابی، به تمام معنا رادیکال است. وی مال و منالی ندارد و به این بیچیزی خود دلشاد است. در حالی که به واسطه تخصص خود میتواند بسیار دارا باشد.
دکتر ملکی زمانی که صحبت استدلال و تخصص و تحقیق در کار میآید، بسیار دقیق است. در این مرحله به دقت و بدون احساس، محاسبه و مطالعه میکند، اما نتیجه را با احساس و مسئولیت بیان میکند.
دکتر ملکیای که من دیدهام، دلداده آزادی و عدالت است، از همین روی شریعتی را با دل و جان دوست دارد. ایرانخواهی او از جنس رادیکال است، و رادیکالیسم او از سر باور مذهبی و انساندوستی اوست.
کار کردن با چنین مردی آسان نیست، چون به خاطر دوستی و همفکری به کسی باج نمیدهد یا از خطای دوستان به راحتی نمیگذرد.
برای مردی که آموخته همیشه ابوذری بماند، که ملکی چنین زیسته است، بیگمان زندان و بیرون از زندان، سختی و راحتی، در منش وی تغییری ایجاد نمیکند، چرا که، او تا زنده است چنین خواهد بود.
قد خمیده و کمانی او، مانع نگاه او به بالا نمیشود، بلکه نگاهاش را تیزتر میکند. این قد خمیده را نمیتوان سهل گرفت. اما وی از این کمان تیر به سوی ظلمت و ظلم انداخته است. آن رکگویی در برابر ظلم و اجحاف، این حساس بودن در برابر خطای دوستان و نزدیکان، زمانیکه به نظر او خطاست، از نظر دکتر ملکی آینهای تمامنما برای دیگران میسازد، که میتوانند خود را در آن ببینند.
بیگمان جامعه ما به امثال ملکیها نیاز دارد، هم مخالفان، و هم دوستان و موافقاناش.
عزیز است حتی زمانی که بر من و ما تند میکند، چون به خاطر ایمان و صداقتاش چنین میکند.ملکی هیچگاه در مقابل مردم نایستاده است. بلکه در کنار آنها بوده است. پس این منش ابوذری او را گرامی میداریم.
این مقاله را تقدیم می کنم به همسرش، که خود شیر زنی است که در عین انجام وظایف مادرانه و اجتماعی، سالهاست با چنین مردی زندگی میکند. بیگمان بزرگی چنین زنانی را باید در کنار آمدن و همراهی با چنین مردانی بزرگ، اما سختکوش و سختگیر، سنجید و ارج نهاد.
تاریخ انتشار : ۱۰ / آبان / ۱۳۸۸
منبع : سایت روزآنلاین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ