مثلثِ “زر و زور و تزویر” در دو اپیزود
کمی بالاتر از کانون نشر حقائق اسلامِی استاد محمدتقی شریعتی، در یک کتابفروشیی نزدیک مسجد کرامت مشهد، از یک سید روحانی شیکپوش که بوی معطر پیپاش فضا را آکنده کرده بود، پرسیدم: آقا به نظر شما چه کتابی بخوانم؟ سید با نگاهی مهربان و لحنی دلنشین پاسخ داد: کتابهای شریعتی جانم! با تعجب پرسیدم: کتابهای شریعتی؟ پاسخ داد: بله عزیزم، کتابهای علی شریعتی. بخوان تا روشن شوی!
نسل من شریعتی را قبل از آیتالله خمینی شناخت و با کتابهای او و طالقانی و بازرگان راه افتادیم. یادم هست با “امت و امامت” شریعتی، آیتالله خمینی شد امام امت.
درگذشت مشکوک شریعتی موجی بود در مرداب جوانیی ما. همراه با دهها هزار پلاکادر شریعتی در سال ۵۷ تظاهرات کردیم: “معلم شهیدم راهت ادامه دارد”
انقلاب که پیروز شد، آقای محمدتقی مصباح یزدی علیه شریعتی منبر میرفت و دکتر بهشتی و همان سید خوشپوشی که پیپ معطر میکشید و بین دانشجویان جاذبهای داشت، تا اوائل دهه ۶۰ از شریعتی دفاع میکردند
پوران شریعترضوی، احسان، سارا، و سوسن شریعتی، همسر و سه فرزند علی شریعتی، به همراه ناصر میناچی مدیر حسینیه ارشاد از کلانتری یوسف آباد تهران تقاضای مجوز برگزاری مجلس سی و سومین سال یادبود علی شریعتی میکنند. برای دومین سال پیاپی به ایشان اجازهی برگزاری مجلس فاتحه داده نمیشود. جنازه علی شریعتی هنوز به امانت در زینبیه دمشق انتظار میکشد.
کتابهای علی شریعتی به سی و شش زبان ترجمه شده است. او هنوز در بسیاری کشورهای مسلمان حرکتآفرین است. شریعتی شاخصترین متفکر نیم قرن اخیر جهان اسلام است.
من الآن مثل شریعتی فکر نمیکنم، هر چند سخت به او به عنوان معلم دوران نوجوانیام احترام میگذارم، اما سه دوستام که از رهبران مسلمانان اندونزی، ترکیه، و الجزایر هستند، به شدت گذشتهی من، الآن از شریعتی دفاع میکنند.
آن سید روحانی مسجد کرامت دیگر در ملاءعام پیپ نمیکشد، مثل سابق هم لباس نمیپوشد، نزدیک سی سال است که از همشهریی نامدارش علی شریعتی ذکر خیر هم نمیکند، حتی قدغن کرده حرفهای سال شصتاش دربارهی شریعتی را منتشر کنند. او دیگر مثل سی چهل سال قبل مهربان سخن نمیگوید، حالا با مصباح یزدی همنواست. زندانها هم پر از دانشجو است، برخی از آنها زیر شکنجه در کهریزک شهید شدهاند.
فرزند نوجوانام، که هم سن سی سال قبل من است، دارد کتاب شریعتی میخواند، میپرسد : بابا! “مثلث زر و زور و تزویر” یعنی چه؟ به فکر فرو میروم، چشمانام تر میشود، میگویم: یعنی این، همین که توی تلویزیون میبینی. فرزندم سرش را بلند میکند. تلویزیون دارد بخشهائی از خطبههای “ولی امر مسلمین جهان” در ۱۴ خرداد امسال را دربارهی فتنهی طلحه و زبیر برای چندمین بار پخش میکند.