منوی ناوبری برگه ها

جدید

شریعتی دوباره اتمیزه می‌شود

سوسن شریعتی
سوسن شریعتی، روشنفکر نوگرای ملی ـ مذهبی

.

نام مصاحبه : شریعتی دوباره اتمیزه می‌شود
مصاحبه با : سوسن شریعتی
مصاحبه‌کننده : عبدالرضا تاجیک
موضوع : بازچاپِ آثارِ دکتر شریعتی


مقدمه :

با گذشت ۳۰ سال از چاپِ اولین مجموعه آثارِ دکتر علی شریعتی، توسط “دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثارِ” او، اینک، انتشارِ آثارِ این چهره‌ی مشهورِ تاریخِ معاصرِ ایران، توسطِ انتشاراتِ “گام نو”، با شکلِ جدیدی، روانه‌ی بازارِ نشر شده است. کتاب‌های کوچکِ تک‌موضوعی، که برخی از تیترهای آن برای مخاطبِ شریعتی در سال‌های گذشته ناشناخته مانده است. این خطِ جدیدِ انتشاراتی، در حالی شکل گرفته است که، پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، که ضرورتِ عرضه‌ی کتاب‌های شریعتی، با تفکر شریعتی، به شکلِ منسجم به‌وجود آمده بود، آثارِ او به شکلِ مجموعه، یکی پس از دیگری، تا ۳۶ جلد، تا به امروز منتشر شده است.

موضوعی که سوسن شریعتی، فرزند علی شریعتی، چرایی‌ی آن را چنین شرح می‌دهد:

“… نقطه‌ی عزیمت، در آن سال‌ها، پاسخ گفتن به دو ضرورت بود: ضرورتِ اول، جلوگیری از پراکندگی و تکه‌پارگی بود. نوارهایی که با تساهل در وضعیت‌های سانسور پیاده شده بود، دو مرتبه باید پیاده می‌شد، دو مرتبه تصحیح می‌شد، و دو مرتبه ویراستاری می‌شد. در نتیجه، پاسخِ نیازِ اولیه، تمرکز بخشیدن به آثارِ پراکنده‌ی شریعتی بود، تکه‌تکه‌ای که با اسامی مستعار در می‌آمد. و ضرورتِ دوم، عرضه‌ی کتاب‌هایی بود که تا به حال اصلاً در اختیار هیچ‌کس نبود، به جز چند نفری که در سخنرانی نشسته بودند. در نتیجه، یک بخشی از آثارِ شریعتی، اصلاً هنوز در آغازِ انقلاب در اختیارِ مخاطب قرار نداشت، آن قسمتی هم که در اختیار مخاطب قرار داشت، بعضاً نامطمئن بود، چون، در وضعیت‌های اضطرار پیاده شده بود. حتی، فضا به گونه‌ای بود، که به دلیل همین که بسیاری از آثارِ دکتر با اسامی‌ی مستعار درمی‌آمد، بسیاری از دوست‌داران، یا کسانی که تحتِ تاثیرِ تفکراتِ دکتر کتابی نوشته بودند، نوشته‌هایشان به دلیلِ شباهتِ نثر، یا شباهتِ اسمِ مستعارِ با شریعتی، به نامِ شریعتی تمام می‌شد…”

او، در ادامه، برای این سخن خود، شاهدی را بیان می‌کند:

“… هنوز که هنوز است، بر سر این موضوع، به ما مراجعه می‌شود، که فلان کتاب را شریعتی داشته، و چرا امروز موجود نیست. مثلاً، کتابِ “نماز، تسلیمِ انسانی عصیانگر”، نویسنده‌اش احتمالاً فردی به نام علی تنها بود، این متن، به اسم شریعتی پخش شد، چنان‌چه، شعر “سوتک”، یا شعری به نام “روح خدا”. این‌ها به نامِ شریعتی درآمد، و پخش شد، و حتی، به‌رغمِ تکذیبِ خانواده، دو مرتبه به نامِ شریعتی هم‌چنان پخش شد…”

به هر حال، علی شریعتی، و ماهیتِ تفکرِ او، و نوعِ دریافتِ جامعه از اندیشه‌های شریعتی، از آغاز، یعنی همان سال‌های ۱۳۴۸ـ۱۳۴۹، که شروعِ کارِ شریعتی در حسینیه‌ی ارشاد است، تا سال‌ها بعد، و تا همین امروز، همان‌گونه که سوسن شریعتی می‌گوید، یک خصلتِ طوماری داشته است. “یعنی اینکه یک طومارِ بسته‌ای بوده، که آرام آرام، باز شده است. یعنی، به میزانی که ما رشد می‌کنیم، به میزانی که می‌فهمیم، به میزانی که تجربیاتِ اجتماعی، فردی، و فرهنگی‌مان تغییر می‌کند، این طومار هم آرام آرام خودش را به ما و روی ما باز می‌کند، و می‌گشاید”. از همین رو، سوسن شریعتی، به برخی سوال‌ها، در موردِ شاخصه‌های این خطِ جدیدِ انتشاراتی، و این‌که، این سبکِ انتشار، چه تاثیری بر مخاطبِ شریعتی دارد، پاسخ گفته است.

مصاحبه :
س : مدتی است که در کنارِ مجموعه‌ی ۳۶ جلدی‌ی آثارِ دکتر علی شریعتی، شاهدِ عرضه‌ی آثارِ او، در بازارِ نشر، به شکل جدیدی، هستیم. گویا بنیادِ فرهنگی‌ی دکتر علی شریعتی، از سال گذشته، تصمیم گرفته است، تا آثارِ دکتر شریعتی را، به شکلِ جدیدی، واردِ بازارِ نشر کند. چه ضرورت‌هایی عرضه‌ی جدید، یا خطِ جدیدِ انتشاراتی‌ی آثارِ دکتر شریعتی را بر شما تحمیل کرده است؟

ج : یکی، همانطور که همه می‌گویند، شریعتی با سه نوع بیست‌سالگی رابطه برقرار کرده است، یکی بیست‌ساله‌های دهه‌ی چهل یا پنجاه بود. یکی بیست‌ساله‌های دهه‌ی شصت، و یکی هم بیست‌ساله‌های دهه‌ی هشتاد. یعنی شریعتی، هم‌چنان، در این سه دهه، مخاطبانِ خودش را، به طور جدی، داشته، و دارد. این که می‌گویم بیست‌ساله‌های دهه‌ی هشتاد، تیراژِ آثارِ شریعتی مهم‌ترین ملاکِ ما برای این ادعا است. بنابراین، مراجعه‌ی پی‌درپی به آثار شریعتی، و نوعِ مراجعه‌ای که این سه تا بیست‌سالگی به آثارِ شریعتی داشته است، خودش برای ما یک نقطه‌ی عزیمتِ خیلی جالب برای تحلیلِ ضرورت‌های جدید است.

س : یعنی چه این بیست‌سالگی‌ها نقطه‌ی عزیمتِ شما بوده است؟

ج : یعنی بیست‌ساله‌های دهه‌ی چهل، هیچ شباهتی به بیست‌ساله‌های دهه‌ی شصت، و بیست‌سال‌های دهه‌ی شصت، شباهتی به بیست‌ساله‌های دهه ۸۰ ندارند. نوعِ انتخاب، و یا نوعِ رابطه‌ای، که هر یک از این سه گروه، با آثارِ شریعتی، برقرار می‌کنند، متقاوت است. یعنی، اگر کتاب “شهادت” در سال ۱۳۵۶، یا حتی قبل از آن، تیراژِ صد هزارتایی داشت، امروزه، کتاب‌های “کویر” و “گفت‌وگوهای تنهایی”ی شریعتی، در سال، گاه، سه بار تجدید چاپ می‌شود. اگر در یک سال‌هایی شریعتی آکتورِ سیاسی است، اما، امروزه، شریعتی به عنوانِ متفکری که درباره‌ی اَشکالِ آزادترِ دینداری صحبت می‌کرد، موردِ توجه قرار می‌گیرد. اگر شریعتی، در یک دوره‌ای، “بمیر یا بمیران” تعریف می‌شود، یعنی، به عنوانِ یک جان بر کفی، پشت به زندگی می‌کند، و مبلغِ مرگ است، یا به تعبیری، مبلغِ شهادت است، امروز، شریعتی به عنوانِ معلمی دوست‌دارِ زندگی تعریف می‌شود.

بنابراین، مساله‌ای که ما را وادار کرد، تا به گونه‌ای دیگر، به عرضه‌ی آثار شریعتی نگاه کنیم، این بود که، نسل جدیدی سر زده است، که برخلافِ گذشته، که خیلی تیترهای معروف و مطرحِ شریعتی، که برای ۲۰ساله‌های دهه‌های ۵۰ یا ۴۰ خیلی معروف و مطرح بود، برای او مطرح نیست. مثال می‌زنم، مثلاً، برای بیست‌ساله‌های دهه‌ی شصت، “پد، مادر، ما متهمیم” تیترِ خیلی معروفی بود. این تیتر، به خاطرِ ضرورتِ جمع‌آوری‌ی آثار، در لابه‌لای مجموعه آثار، پنهان شد. در نتیجه، بیست‌ساله‌ی دهه‌ی هشتاد نمی‌داند که، شریعتی، نویسنده‌ی متنی است به نام “پدر، مادر، ما متهمیم”. اگر نسلِ من تیتری به نامِ “علی، حقیقتی بر گونه‌ی اساطیر” را می‌شناخت، نسل جدید این تیتر را نمی‌شناسد. چون این تیتر در لابه‌لای مجموعه آثاری به نامِ “علی” پنهان شده است. پس، اولین ضرورت، این است که، اگر تا دیروز، تلاش بر این بود که، آثارِ متفرقِ شریعتی، بر اساسِ تمِ مشترک، متمرکز شود، امروز، لازم است تا، شریعتی دو مرتبه اتمیزه شود.

س : این که شما می‌خواهید دوباره شریعتی را به شکل تکه‌های آن پازلی نشان دهید که تا دیروز می‌خواستید تمامیت‌اش را نشان بدهید، چه فایده‌ای دارد؟

ج : یکی، احیای تیترهای سخنرانی‌‌ها و نوشته‌های فراموش‌شده‌ی شریعتی است، چرا که، خودِ این تیترها، تذکرها و تلنگرهای زیبایی است. حتی گاه به لحاظِ استاتیک، از تیترهایی که ما گذاشته‌ایم، زیباتر است. “علی، حقیقتی بر گونه‌ی اساطیر” کجا، و “علی” به طور کلی کجا؟ در نتیجه، گزینشِ تیترهای آشنا و فراموش‌شده، یک حسن دارد، برای این‌که، مقدمه و یا ورودی شود، برای ورودِ به این جهانِ رنگین‌کمانی که تفکرِ شریعتی است. بنابراین، این روش، گامی است که ما به بیرون می‌گذاریم. یعنی، در حقیقت، بعضی از تیترهای شریعتی از درون مجموعه آثار بیرون می‌آیند، که این، خود، دعوتی است که: تو بیا داخلِ این جهانِ درهم آمیخته. اما، دومین ضرورت، این بود که، مجموعه‌ی ۳۶ جلدی اثار شریعتی، بر محورِ سوژه‌های مختلف، یا به اصطلاح، استاتیک‌های مختلف، بنا شده است. شریعتی داستان دارد، کنفرانسِ علمی دارد، سخنرانی‌ی مذهبی دارد، شطحیاتِ فردی دارد، که هم از نظرِ جنسِ سخن متفاوت است، و هم از منظرِ سوژه‌هایی که به آن پرداخته است.

در اینجا، یک اتفاقِ وحشتناک‌تر دیگر هم می‌افتد، یعنی این‌که، شما بر اساسِ یک تم وارد یک مجموعه آثار می‌شوید، به شانِ نزولِ مطلب، به زمانِ مطلب، به مکانِ مطلب، و به این‌که از جنسِ نوشته است یا از جنسِ سخنرانی است، بی‌توجه هستید. در نتیجه، منتقدِ ما می‌رود سراغِ کتابِ تاریخِ تکاملِ فلسفه، کتابی که شریعتی در هجده سالگی نوشته است. بعد، بدون اینکه ذکری از تاریخِ نگارشِ این نوشته کند، بی‌سوادی‌ی شریعتی را در حوزه‌ی فلسفه نتیجه می‌گیرد. در نتیجه، دومین ضرورت، توجه به شانِ نزول بود. یعنی، در چه دوره‌ی تاریخی این موضوع گفته شده، و در چه دوره‌ی تاریخِ زندگی‌ی شریعتی گفته شده است.

س : به همین دلیل بوده که روی کتاب‌های نمونه‌ی جدید، مشخص شده که این نوشته و یا سخنرانی به چه دوره‌ای از زندگی‌ی شریعتی متعلق بوده است؟

ج : شریعتی زندگی‌ی خودش را به پنج دوره‌ی پنج ساله نقسیم کرده است: دروه‌ی جوانی، دوره‌ی دانشجویی، دوره‌ی فرانسه، دوره‌ی دانشگاه مشهد، و دوره حسینیه ارشاد، و بعد پایان. همه‌ی این دوران هم تقریباً ۵ ساله است. در نتیجه، برای اینکه من بفهمم شریعتی‌ی پایانِ دورانِ زندگی، با شریعتی‌ی آغازِ زندگی‌ی فکری‌اش چه تفاوت‌هایی کرده است، و یا چه تداوم‌هایی را تضمین کرده است، باید توجه کنم که، این سخن، در چه دوره‌ای بیان شده است. این مساله، به چند دلیل، مهم است، اولاً، شباهت‌های او را با دوره‌ی خودش می‌فهمیم، یعنی وقتی می‌فهمیم که در سال ۱۳۵۰، پس از اعدامِ بچه‌های سازمان مجاهدین، پس از اعدام بچه‌های چریک، سخنانی را بیان کرده، اما، در عین حال، “کویر”، و یا “گفت‌وگوهای تنهایی” را، درست در همان دوره‌ای، که پشتِ تریبونِ حسینیه‌ی ارشاد دارد فریاد می‌زند، نوشته است، جالب می‌شود. یعنی، پشتِ تریبون سخنرانی‌ی سیاسی می‌کند، در خلوتِ خودش “گفت‌وگوی تنهایی” را می‌نویسد. بنابراین، از خلالِ آثارِ شریعتی، هم بیوگرافی‌اش فهمیده می‌شود، و هم تفکرش. این، مهم‌ترین نکته است، یعنی، شریعتی را به عنوانِ متفکر، مدام در نسبتِ با زیستِ شخصی‌اش بفهمیم.

س : در این شکلِ جدیدِ عرضه‌ی آثار، عنوانی وجود دارد به نامِ “خویش‌گفته‌ها”، این، در حالی است که، در گذشته، چنین تیتری از شریعتی شنیده نشده است.

ج : “خویش‌گفته‌ها”، که در پایانِ “گفت‌وگوهای تنهایی” درآمده، مجموعه مصاحبه‌هایی است که شریعتی با خودش انجام داده است. هم‌چنین، در آینده، شما با تیتری روبه‌رو خواهید بود به نامِ “تفسیرِ سمفونی‌ی استقبال ارلی”. تفسیرِ سمفونی‌ی استقبال از ارلی، قصه است، قصه‌ای که در لابه‌لای “گفت‌وگوهای تنهایی” درآمده است. یا مثلاً، بعضی از دروسِ شریعتی در تاریخ ادیان، برای مثال “زرتشت”، که در لابه‌لای تاریخ ادیان پنهان مانده، در حالی که سرشار از ایده‌های جدید است. این تیترها را هرگز مخاطبانِ معمولی‌ی شریعتی نشنیده است. بنابراین، با این کار، من می‌آیم یکی از دروسِ شریعتی را بیرون می‌کشم، نور می‌اندازم، تا مخاطبی که هرگز شریعتی را تائوشناس نمی‌شناخت، شریعتی را تائوشناس نیز بشناسد، مخاطبی که هرگز فکر نمی‌کرد که شریعتی تلاشی در قصه‌نویسی کرده باشد، می‌بینیم که شریعتی قصه‌نویس هم است.

س : در اینجا، مخاطبی که عادت کرده با یک سری از کلیشه‌ها به سراغِ شریعتی برود، دچارِ مشکل می‌شود. یعنی مجبور می‌شود تا شریعتی را به گونه‌ای دیگر بنگرد.

ج : نه تنها مجبور می‌شود شریعتی را به گونه‌ای دیگر ببیند، بلکه، به خاطرِ سوژه‌های جدیدی که عَلَم شده، نشان داده می‌شود که، شریعتی حتی به لحاظِ روش‌های متفاوتِ اندیشه‌ورزی هم تلاش داشته است، یعنی، شریعتی نه تنها به خاطر سوژه‌های متنوعی که به آنان می‌پرداخته، بلکه، روش‌های سرک کشیدن‌اش هم بسیار متنوع است، یعنی، یک جا کنفرانسِ دینی می‌دهد، یک جا دعا می‌کند، و یک جا بحثِ آکادمیک مطرح می‌کند. یعنی، آزادی را، نه فقط در حوزه‌ی سوژه‌هایی که می‌خواهد تجربه می‌کند، بلکه، در شکلِ پرداختنِ به سوژه هم، شریعتی در جست‌وجوی کشفِ روش‌های نامتعارف نوشتن و سخن گفتن است. بنابراین، اینجا دیگر آدم دلش می‌خواهد حقیقت را به شکل قصه بگوید، امتحان می‌کند. هرگز قصدِ تاییدِ این ادعا که شریعتی قصه‌نویس بوده است، نیست؛ بلکه، قصد، فقط نشان دادن این است که شریعتی، حتی در شکلِ پرداختن به مقوله‌ی اندیشه و تفکر هم، دوست ندارد خود را در یک قالب محدود کند، یعنی، قالبِ اندیشه‌ورزی‌ی شریعتی مدام عوض می‌شود. یک جا روضه می‌خواند، یک جا کنفرانس می‌دهد، یک جا می‌نویسد، یک جا قصه می‌نویسد، یک جا مطلبِ علمی می‌نویسد.

س : در “خویش‌گفته‌ها”، که تحتِ عنوانِ اجتماعیات درآمده، مصاحبه‌هایی است که با یک مخاطبِ فرضی انجام می‌شود. این مصاحبه‌ها به نظر امری نمادین است.

ج : این اثر نشان‌دهنده‌ی تنهایی‌ی عمیقِ شریعتی است. او وقتی منتقدِ درست و حسابی گیر نمی‌آورد، مجبور است خودش بنشیند، و یک منتقدِ درست و حسابی را فرض بگیرد، و آن منتقد شروع کند یقه‌ی شریعتی را گرفتن. مثلاً می‌گویند: آقای محترم! شما، هم پس از شهادت را می‌نویسید، و هم کویر را. چه ربطی بینِ نویسنده‌ی کویر و سخنرانِ پس از شهادت وجود دارد؟ پس ببینید شریعتی خود بسیار آگاه است به تناقضات‌اش. لازم نیست کشف کنند در سی سال بعد که شریعتی متفکری پر از تناقض بوده، و سطح‌اش با… نمی‌خواند. شریعتی، خود، از خلالِ گفت‌وگوی خیالی با یک مخاطبِ فرضی، پرده از تناقضاتِ درونی‌ی خود برمی‌دارد. در یک کلام، ما می‌خواهیم به مخاطب بگوییم که: ای مخاطب شریعتی! کافی است که زاویه‌ی دیدت را به شریعتی عوض کنی، تا شاید جورِ دیگری شریعتی شناخته شود.

س : در اینجا، نکته‌ای زیبا، اما خطرناک، وجود دارد، و آن این است که، با وجودِ این‌که، بنیادِ فرهنگی‌ی دکتر علی شریعتی، و دفتر تدوین و تنظیم مجموعه آثار دکتر علی شریعتی، از سال ۱۳۵۸، تدوینِ مجموعه آثار را برعهده گرفته‌اند، اما، گاه شنیده می‌شود، کتاب‌های شریعتی، که پس از انقلاب چاپ شده، سانسور شده است. بازار موازی ایجاد شده، و کتاب‌های شریعتی چاپ شده در ابتدای انقلاب را، که پر از غلط و با کیفیت پایین چاپ شده است را به فروش می‌رسانند. شما کوه می‌روید، می‌بینید دست‌فروش دارد این کتاب‌ها را می‌فروشد. کنارِ خیابان‌ها راه می‌روید، می‌بینید این کتاب‌ها به فروش می‌رسند، بعد می‌گویند این اصل‌اش است.

ج : این نشان از زیستِ پارتیزانی و زیستِ زیرزمینی‌ی شریعتی دارد. بنیاد فرهنگی دکتر شریعتی نه تنها با این زیست زیرزمینی هرگز مبارزه نخواهد کرد، بلکه معتقد است زیبایی‌ی شریعتی در این است که قرار نیست شریعتی متولی داشته باشد.

س : اما این زیست پارتیزانی می‌تواند آسیب‌هایی را به آثار وارد کند.

ج : تنها کاری که ما می‌توانیم برای رقابت با این زیستِ موازی‌ی زیرزمینی انجام دهیم، این است که، ما هم الگوی خود را به بازار عرضه کنیم، آن هم فقط برای مقایسه، و اینکه معلوم شود آن‌ها چه خطاهایی دارند و ندارند. بنابراین، ما با این زیستِ موازی‌ی زیرزمینی مبارزه نخواهیم کرد.

س : در مجموعه‌ی جدید، علاوه بر تقسیم‌بندی‌ی اثر به دوره‌های زندگی‌ی شریعتی، از سه واژه‌ی کویریات، اسلامیات، و اجتماعیات نیز استفاده کرده‌اید. چه دلیلی برای این کار بوده است؟

ج : شریعتی، علاوه بر تقسیمِ زندگی‌اش به پنج دوره، نوشته‌هایش را نیز به سه جنس “اجتماعیات، اسلامیات، و کویریات” تقسیم کرده است. درنتیجه، در همین تقسیم‌بندی‌ها، این را هم لحاظ کرده‌ایم، که آیا این سخنان از جنسِ کویریات است، یعنی گفت‌وگوهای تنهایی است؟ یعنی خلوت‌نشینی‌های شریعتی است؟ یعنی وقتی که بی‌مخاطب می‌نوشته مشخصاً خصلت نوشتاری داشته است. یعنی شما برای آشنایی با شریعتی‌ی نویسنده باید عمدتاً به نوشته‌های کویری‌اش مراجعه کنید. البته، اجتماعیات و اسلامیات هم، در خیلی جاها، مکتوب است. یعنی شما شریعتی را در مقامِ نویسنده این‌گونه می‌توانید بشناسید، که با شریعتی به عنوانِ سخنران، متفاوت است.

س : کارِ دیگری که در این آثار دیده می‌شود، استفاده از رسم‌الخطِ جدید است، اما گویا ویراستاری محتوایی صورت نگرفته است؟

ج : این کار را، برای مجموعه آثاری، که در آینده در سه جلد منتشر خواهیم کرد، انجام خواهیم داد. یعنی اینکه، رویکردِ انتقادی به متن خواهیم داشت. رویکردِ انتقادی یعنی این‌که، وقتی شریعتی به اشتباه، به جای ولتر می‌گوید روسو، ما در پاورقی خواهیم گفت که: اگرچه شریعتی گفته روسو، اما این مالِ ولتر است.

س : اما در ویرایش‌های جدیدی که از آثارِ بزرگان در غرب انجام می‌شود، همیشه یک متخصص روی یک اثر کار می‌کند.

ج : این‌که می‌گویند چرا متنِ شفاهی به متنِ مکتوب بدل نشده است، و به درستی هم به آن اشاره می‌کنند، دلیل‌اش برای ما روشن است. دلیل آن این است که، در اذهانِ عمومی این موضوع شکل گرفته، که شریعتی سانسور شده است، درنتیجه، ما هم‌چنان می‌خواهیم نشان دهیم نوشته‌ی شریعتی یک نوع نثر است، در سخن گفتن هم یک نوع سخن گفتن است. بنابراین، از طریقِ ویراستاری کردنِ امرِ شفاهی، ممکن است شائبه‌هایی پیش بیاید. با توجه به این‌که، حتی بر سر یک رسم‌الخط اجماع وجود ندارد. به طریقِ اولی، دادن یک متن به یک شخص، که آقا بیا و شما این اثر را به یک نثر شسته و رفته تبدیل کن، کارِ سختی است. چون، نه تنها شما به استیل این کار خیانت می‌کنی، بلکه، به استیل سخن گفتن آن فرد، ولو اینکه شاید بگوییم نامرتب است، هم خیانت می‌کنید، چرا که، خودِ این نامرتبی، یک نوع استیلِ سخن گفتن است، که او را از دیگران تفکیک می‌کند.

س : برای انتشارِ این مجموعه، و انتخابِ عناوین، تا چه حد از نظر شریعتی‌شناسان استفاده کرده‌اید؟

ج : ما یک اکیپی تشکیل دادیم که با آثارِ شریعتی آشنا بودند. براساسِ نظرِ این جمع، فعلاً هیجده تیتر را انتخاب کرده‌ایم. این اکیپ اولویت‌ها را نیز مشخص کردند، مثلاً چرا با “بازگشت به خویش” شروع نکنیم؟ چرا با “خویش‌گفته‌ها” شروع کنیم؟ مثلاً، برای ما، در اجتماعیات، “خویش‌گفته‌ها” اولویت داشت، چون، مدل‌اش جدید است، یعنی مدلِ پرداخت به موضوعِ شریعتی در این‌جا، به پرسشی که امروز مطرح است، پاسخ می‌گوید. درنتیجه، آن چیزی که باعث شده این اولویت‌بندی‌ها برای ما مطرح باشد، پرسش‌های امروز بوده است، نه متنِ شریعتی، چرا که، متنِ شریعتی به طور کامل در بازار وجود دارد، و این دفعه، من می‌خواهم با گزینش‌ام، پرسش‌های جدید را پاسخ بگویم. در حقیقت، یک جوری دارم مخاطب را هدایت می‌کنم، که پرسشِ تو مگر این نیست که الان روشنفکری دینی می‌شود یا نه؟ پس بیا این هم پاسخِ شریعتی است. یعنی، پرسش‌های اجتماعی‌ی امروز باعث شده، تا ما، با این پرسش‌های جدید، به سراغِ متن قدیم برویم. درنتیجه، قبل از اینکه ما مساله‌مان شریعتی باشد، پرسش‌های امروز را برای خودمان فرموله کرده‌ایم. مثلاً، هنر و نسبت‌اش با مذهبِ امروز، سوژه است. پس، من می‌روم سراغ این، در حالی‌که، او در موردِ هنر، ده جا صحبت دارد. بنابراین، دغدغه‌های‌ی اجتماعی‌ی امروز است که ملاک اولویت‌بندی‌ی ما در چاپ جدیدِ آثار شریعتی شده است.

س : این‌که، روی جلدِ مجموعه‌ی جدید، از کلمه‌ی “گفتار” و “نوشتار” استفاده شده، چه منظوری مدِ نظر بوده است؟

ج : آنجا که نوشته شده “نوشتار”، یعنی شریعتی خود روی اثر کار کرده است. بعضی از آثارِ شریعتی، و نه همه‌ی آن، در زمانِ حیاتِ خودش، و در همان زمان، که در حسینیه‌ی ارشاد بوده، پیاده می‌شده، که یا خودش نگاه می‌کرده، که ما الان داریم نمونه‌هایی را که خودِ دکتر پیاده شده را تصحیح کرده، و یا، هرگاه که حوصله نداشته، به پرویز خرسند داده تا نگاه کند. یعنی، آثارِ شریعتی، تا زمانِ حسینیه‌ی ارشاد، مثلاً ابتدا توسطِ آقای متحدینِ پدر تندنویسی می‌شد، و فردا متنِ ویراستاری شده تکثیر و توزیع می‌شود. اما، مثلاً نوارِ سخنرانی‌ی شریعتی در آبادان، در همان سال پیاده شده، ولی دکتر آن را ندیده است، یا برخی جزوه‌های درسی‌ی دانشجویان، که شریعتی آن‌ها را دیده است.

س : اما گویا برخی از جملات دکتر شریعتی در سخنرانی‌هایش از متن مکتوب حذف شده است؟

ج : این کار توسطِ خودِ دکتر انجام گرفته است. به گونه‌ای که، او پس از پیاده شدنِ متنِ سخنرانی‌اش، آن را دسته‌بندی کرده، که این حرف به پاورقی منتقل شود. حالا، وقتی منِ نوعی می‌آیم و نوارِ صوتی را گوش می‌کنم، می‌بینم که این جمله سانسور شده است. یعنی، آن چیزی که جزو سخنرانی بوده، به پاورقی منتقل شده است.


تاریخ انتشار : ۵ / دی / ۱۳۸۸
منبع : ماهنامه ایران دخت

ویرایش : شروین یک بارedit


.

Print Friendly, PDF & Email

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 − ده =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.