چهرهی ماندگارِ سیاست
برای همه کسانی که در دورهای از زندگی خود درگیر حیات سیاسی جامعه نیز بودهاند، دو پرسش کمرشکن همیشه محتوم بوده است، دو پرسشی که وقتی به سراغشان آمده زندگی آنها را به یک قبل و بعد رادیکال تقسیم کرده است: «برای کی»، «برای چی». در تاریخ سیاسی معاصر ما، نسلها در پی یکدیگر بر سر هر بزنگاهی با این پرسش قدیمی –دیر یا زود- روبهرو شدهاند. بر سر سفره هر خانهای همیشه هستند کسانی که تعریف کنند از زمانهای که چنین کردهاند و چنان گفتهاند با این ترجیعبند که خب چه فایده: «کردیم و چه شد؟» «گفتیم و کی گوش کرد؟» محتومیتی ناممکن که نسل به نسل به ارث میرسد از پس هر بار که امیدوارانه پا به میدان گذاشته بوده است. تا برقراری عدالت مرثیهخوان خاطره یک شکست شدهاند، بیاعتنا به فاجعههای دیگر بر هویت رنج- محور خود پایفشردهاند، بر طبل انتقام و کینه کوبیدهاند و شدهاند زندانی زمانههای خود یا در بهترین شکل نمادهایی برای بهکرسی نشاندن بنبست امید؛ امید اتوپیک بوده باشد یا امید رآل- پولیتیک. «برای چی»، «برای کی» که سر زد، فرهنگ خود- قربانی پنداری سر زده است و این یعنی اینکه نوعی عقلانیت سرد حسابگر پا به میدان گذاشته، یعنی اینکه نسبت هزینه و سود مطرح است، یعنی اینکه انتظاری بوده است و پاسخی نگرفته، یعنی اینکه حقی ضایع شده و هیچکس برآشفته نشده و…
سحابیها- پدر، پسر، دختر- هریک به نمایندگی از نسلی نماد تداوم و بقا در صحنههای همواره در حال تغییر تاریخ معاصر ما بودهاند. تداومی که در صحنه آلوده سیاست نه به خیانت آلوده شد، نه به جنایت و نه به رسوایی. عدالتجو ماندند بیآنکه به منطق خود- قربانی پنداری درغلتند و کینهجویی پیشه کنند. نه متوقع از مردم بودند و نه خواهان قدرت. نه به منطق ماکیاول رو آوردند و نه همراه با دنکیشوت شدند. باید از آنها پرسید: چگونه در برابر این دو سوال دوام آوردند؟ وقتی این دو پرسش کمرشکن و موذی به سراغشان میآمد با چه پاسخ ممکنی آن دو را از رو میانداختند؟ پاسخ آنها مهم است. نه فقط برای آنهایی که میخواهند سیاست بورزند بلکه برای همه آنهایی که به ورود سیاست به همه حوزههای زندگی اعتراض دارند. نگاهی به زندگی و خاطرات آنها ما را به این پاسخهای احتمالی میرساند:
– براساس منافع ملی، اولویتبندی کردن (گاه رادیکال، گاه میانهرو)
– برای جامعه چندقطبی، نقش پل بازی کردن.
– نادیده گرفتن حقهای ضایعشده خود و پافشاری بر سر حقوق ضایعشده دیگران
– تلاش برای فهم منطق رقیب یا دشمن
– تغییر را پذیرفتن، در عین پافشاری بر سر اصول
– مقابله به مثل نکردن
گفتوگو با این چهرههای ماندگارِ عرصهی سیاست باید ادامه پیدا کند، تا آن روزی که، بالاخره بفهمیم، برای چی _ برای کی آنها مُردند؟