فعالیتهای سیاسیی شریعتی
در اینجا فصلی از کتاب غلامرضا نجاتی، مورخ معاصر، به نامِ “تاریخ بیست و پنج ساله ایران” را آوردهایم.
علی شریعتی در سال ۱۳۱۲ در روستای مزینان، نزدیک مشهد تولد یافت، پدرش محمد تقی شریعتی، اولین معلم او بود.شریعتی تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای مشهد به پایان رسانید. سپس به دانشسرای تربیت معلم رفت و در سن ۱۸ سالگی در یک روستا به معلمی پرداخت.چندی بعد در دانشگاه مشهد مشغول تحصیل شد و در سال ۱۳۳۲ در رشته ادبیات زبان فارسی لیسانس گرفت.مدتی در مدارس خراسان تدریس کرد و در سال ۱۳۳۸ با استفاده از بورس تحصیلی از دانشگاه، به سوربن فرانسه رفت و در سال ۱۳۴۳ در رشته زبانشناسی تطبیقی به درجه دکترا نایل شد، همچنین در زمینه جامعهشناسی نیز مطالعاتی به عمل آورد.
اقامت پنج ساله شریعتی را در فرانسه میتوان دوره سازندگی شخصیت سیاسی او دانست، وی با متفکران معروف و برجستهای چون لوئی ماسینیون، ژان پل سارتر، ژان برگ، فرانتس فانون، جرج گورویچ، و نیز شماری از استادان برجسته دانشگاه سوربن آشنائی پیدا کرد. در این دوران، از طریق شرکت در فعالیتهای سیاسی دانشجویان ایرانی در پاریس از مسائل جهان سوم آگاهی یافت. در تظاهرات پشتیبانی از انقلاب الجزایر شرکت کرد و در یک مورد مجروح شد و مدتی در بیمارستان بستری گردید. همکاریهای شریعتی با روزنامه ناسیونالیست الجزایری “المجاهد” نقش بزرگی در سازندگی او به عنوان یک مبارز رادیکال ایفا کرد.
در سال ۱۳۴۰ پس از تشکیل نهضت آزادی ایران، به گروه فعالان ایرانی در خارج از کشور مانند ابراهیم یزدی، ابو الحسن بنیصدر، صادق قطبزاده و مصطفی چمران پیوست.دو سال بعد در جریان کنگره جبهه ملی در ویس بادن به عنوان سردبیر روزنامه فارسی زبان ایران آزاد انتخاب شد.شریعتی پس از گذراندن تز دکترایش در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت، اما در مرز ایران و ترکیه دستگیر شد و مدت شش ماه در زندان بود.وی پس از آزادی اجازه یافت در دبیرستانهای مشهد، به تدریس بپردازد، مدتی نیز در دانشگاه مشهد به تدریس جامعهشناسی اسلام پرداخت، ولی چندی بعد از ادامه کار او در دانشگاه جلوگیری شد.از سال ۱۳۴۴ در حسینیه ارشاد، که با همت گروهی خیر اندیش ساخته شده بود، یک سلسله سخنرانی پیرامون اسلامشناسی، جامعهشناسی و تاریخ اسلام ترتیب داد.سخنرانیهای شریعتی، با استقبال وسیع طبقه جوان و دانشجویان رو به رو شد.کتابها و نوشتههای او با تیراژ بی سابقهای انتشار یافت و نوار گفتههایش نیز در سراسر ایران پخش گردید.
در مرداد ۱۳۵۲ ساواک که از نفوذ کلام و افکار انقلابی شریعتی در میان نسل جوان نگران شده بود، حسینیه ارشاد را بست و نشر و توزیع کتابهای او نیز ممنوع گردید.شریعتی مخفی شد، اما چون پدرش را دستگیر کردند، ناچار خود را تسلیم کرد. شریعتی تا سال ۱۳۵۴، به مدت ۱۸ ماه در زندان بود، و اگر اعتراض روشنفکران فرانسوی و دوستاناش در مجامع بینالمللی نبود، مدت بیشتری در زندان میماند. میگویند که رهبران الجزایر برای آزادی او فشار آوردند زیرا شریعتی در سالهای اقامت در پاریس از فعالان انقلاب الجزایر بود. وی پس از آزادی حدود دو سال نیز تحت نظر قرار داشت. سرانجام در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۶ با گذرنامه معمولی و با نام علی مزینانی از ایران گریخت و صبح روز ۲۹ خرداد در اثر حمله قلبی در لندن درگذشت. دوستاناش ادعا میکنند ساواک او را به شهادت رسانید ولی مقامات انگلیسی که جسد او را معاینه کردند، مرگاش را به علت سکته قلبی تشخیص دادند. رژیم شاه سعی کرد نشان دهد در مرگ او دست نداشته است، حتی کیهان روزنامه نیمه رسمی ایران در مقالهای به مناسبت درگذشت شریعتی از او و خدماتاش تجلیل کرد. جنازه شریعتی با کوشش دوستان و فعالان نهضت آزادی و جبهه ملی، در اروپا و آمریکا، به دمشق فرستاده شد و در گوشهای از حرم حضرت زینب در حومه دمشق مدفون گردید.
فعالیتهای سیاسی شریعتی از سالهای پس از کودتای ۱۳۳۲ در مشهد، با عضویت در شاخه نهضت مقاومت ملی شروع شد.شریعتی یکی از سخنگویان و فعالان نهضت مقاومت ملی بود.در تابستان ۱۳۳۶ همراه پدرش و چند تن دیگر از رهبران نهضت دستگیر شد و مدت هشت ماه در زندان قزل قلعه تهران محبوس بود. پربارترین دوران زندگی او شش سالی بود که در حسینیه ارشاد۱ با سخنرانیها و نوشتن مقالاتی دربارهی اسلامشناسی برای هزاران دانشجو فعالیت کرد. شریعتی در این سخنرانیها، تعریف مجددی از اسلام ارائه داد.
سخنرانیهای شریعتی در حسینیه ارشاد آن قدر شهرت پیدا کرد که علاوه بر دانشجویان، عده زیادی از روشنفکران جوان را به خود جذب کرد، به طوری که در تابستان ۱۳۵۱ بیش از شش هزار تن دانشجو برای حضور در درسهای شریعتی ثبت نام کردند.۲
فلسفه سیاسی دکتر شریعتی، ترکیبی است از سنتهای اسلامی، با افکار رادیکالی و انقلابی. بر اساس اندیشههای شریعتی، اسلام بزرگترین انقلاب را در تاریخ اجتماعی و معنوی انسان ایجاد کرد. برداشت شریعتی از جامعهشناسی، از قرآن و دیگر منابع اسلامی ناشی میشود. از نظر او تنها دو نوع جامعه میتواند وجود داشته باشد، جامعه متکی بر توحید و جامعه متکی به شرک. وی اختلاف میان دو جهانبینی (توحید و شرک) را یک اختلاف ساده نمیپندارد و معتقد است که نبرد تاریخ، جنگ میان این دو جهانبینی بوده است و میافزاید: نبرد تاریخ، نبرد مذهب علیه مذهب است. وی همچنین معتقد بود که مذهب از سوی طبقه حاکم، به عنوان ابزار توجیه استبداد و استثمار مردم مورد استفاده قرار گرفته است…۳
شریعتی تاکید دارد که بازگشتبه اسلام راستین تحت رهبری روشنفکران مترقی صورت خواهد گرفت.وی در کتاب: چه باید کرد؟ میگوید: روشنفکران مترقی شارحان واقعی اسلام پویا میباشند.۴
شریعتی در جزوهای به نام انتظار، در تشریح اسلام چنین اظهارنظر میکند: “دو اسلام است، یکی اسلام به عنوان ایدئولوژی برای ترقی زندگی و تحول اجتماعی و پیشرفت، و دیگری مجموعه علوم و معارف و دانشها و اطلاعات بسیار از قبیل فلسفه کلام و عرفان و اصول و فقه و رجال اسلام، به عنوان یک “فرهنگ” .اسلام به عنوان ایدئولوژی، ابوذر میسازد،۵ اسلام به عنوان فرهنگ ابو علی سینا، و اسلام به عنوان فرهنگ مجتهد میسازد.اسلام به عنوان ایدئولوژی روشنفکر میسازد. [….] یک فرد تحصیل نکرده ممکن است اسلام را درستتر فهمیده باشد و اسلامیتر فکر کند و مسئولیت اسلامی را تشخیص دهد تا یک فقیه عالم اصول یا فیلسوف و عارف”.۶
شریعتی ضمن تایید نقش مثبت رهبران مذهبی در سراسر تاریخ تشیع، علمای سنتی را مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید:
شریعتی، از همه “ایسمها”ی غربی، بیزار است، با وجود این “مارکسیسم” را جامعترین ایدئولوژی میداند که همه جنبههای فعالیت انسانی را در جهان بینیش در برمیگیرد و شناخت جامعه و تاریخ جدید را میسر میسازد. با این حال معتقد است که انسان را تک بعدی بار میآورد.۸
وی درعینحال مستمعین و مخاطبان خود را نسبت به اطاعت کورکورانه از مارکسیسم بر حذر میدارد و میگوید:
اوجگیری فعالیتهای شریعتی در حسینیه ارشاد همزمان بود با علنی شدن مبارزات مسلحانه سازمان مجاهدین خلق ایران. چند تن از رهبران مجاهدین، شاگردان او در حسینیه ارشاد بودند. مضمون برخی از سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد، مانند “شهادت” در دورانی بود که رژیم شاه، مجاهدین را دسته دسته اعدام میکرد. شریعتی در یکی از همان روزها (بهمن ۱۳۵۱) در آغاز سخن، با چهره افسرده و لحنی غم انگیز میگوید:
هدف اساسی دکتر شریعتی در تمام سخنرانیها و نوشتههایش، برانگیختن و به حرکت در آوردن تمامی جامعه بهخصوص نسل جوان بود. او، در نامهای به پسرش مینویسد:
شریعتی و پیروانش، ضمن رد “مارکسیسم” چین و شوروی را به خاطر روابط دوستانهای که با رژیم شاه داشتند، نکوهش میکردند. ملیگرایی همراه با تظاهر به مسلمان بودن و نیز هواخواهی از رژیم سلطنتی و افتخارات دوران شاهنشاهی را مردود میدانستند. به ناسیونالیسمی که پایگاه مردمی نداشت و رژیم، با تکیه بر آن ادعای مشروعیت میکرد، پشت کرده بودند.جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را نمونه مسخشده این ناسیونالیسم میدانستند.
شریعتی و همفکراناش معتقد بودند که اسلام راستین، یک جنبش انقلابی است و وجه اشتراک با دکترین محافظهکارانه برخی از علمای سنتی ندارد. شیعه، مذهب پویایی است که با زبان ساده با تودهها سخن میگوید و میتواند میلیونها مسلمان را علیه رژیم شاه برانگیزد، دانش جدید و تکنولوژی غرب را، بدون از دست دادن هویت ملی خود پذیرا شود و ایران را به سوی پیشرفت و تعالی رهنمون گردد.
هر چند روحانیون ایران، از شریعتی به عنوان یک اندیشمند مسلمان، یک مبارز رنج دیده و فداکار یاد میکنند ولی برخی با افکار و نظریات او در زمینه اسلامشناسی و فلسفه اسلامی موافق نیستند و درک و برداشت او را از منابع اساسی اسلامی نظیر “فقه” و “تفسیر” کافی نمیدانند.۱۲
شریعتی با صراحت از مکاتب مارکس، نیچه، فانون و اشخاص دیگری که بحث دربارهی آنها در محافل سنتی ایران واکنش نامانوسی داشت، سخن میگفت و مخالفتهایی از سوی آنها علیه خود بر میانگیخت. انتقادات او از طبقه مذهبی، طی دوران فعالیت در حسینیه ارشاد، و به عبارت دیگر پس از اینکه آیتالله مرتضی مطهری یکی از علمای مشهور و استاد الهیات دانشگاه تهران، از هیئت مدیره حسینیه ارشاد استعفا داد، آغاز شد. زیرا مطهری معتقد بود که شریعتی از اهداف اصلی مؤسسه دور شده و بیش از حد، بر واقعیت جامعهشناسان اسلام، به زیان بعد فکری آن تاکید میورزد.۱۳
دکتر شریعتی در جهان به عنوان یک روشنفکر برجسته، متفکر انقلابی و اسلامشناس مترقی شناخته شده است، عبد العزیز شاسه دینا، یکی از شاگردان شریعتی و استاد فعلی مطالعات اسلامی دانشگاه ویرجینیا، او را ایدئولوگ انقلاب ایران میداند.یان ریشار۱۴ محقق ایرانشناس فرانسوی و استاد دانشگاه سوربون، دکتر شریعتی را متفکر انقلابی شیعه میشناسد.شاهرخ اخوی، استاد مطالعات دولتی و بینالمللی دانشگاه کارولینای جنوبی و پژوهشگر برجسته ایرانی، در مقالهای تحت عنوان: تفکر اجتماعی شریعتی، افکار و نظریات دکتر شریعتی را از دیدگاه جامعهشناسی، مورد نقد و بررسی عالمانه قرار داده و نقش او را فراتر از یک مجاهد راه اعاده تشیع علوی، و بیشتر سخنگوی تودههایی که در سراسر جهان از غارت و ستم امپریالیسم رنج میبرند، دانسته است.
براد هانسن۱۵ استاد دانشگاه آمریکایی کالیفرنیا که مسلط به زبان فارسی است، در بررسی جالبی که پیرامون “غرب زدگی” از دیدگاه صمد بهرنگی، جلال آلاحمد و دکتر علی شریعتی به عمل آورده، آنها را نمایندگان سه جریان مشخص مخالف رژیم شاه در ایران دانسته و از شریعتی به عنوان چهره فعال مذهبی غیر روحانی انقلابی یاد کرده است.دکتر حمید عنایت محقق نامدار، مؤلف کتاب اندیشههای سیاسی اسلام و فلسفه سیاسی غرب و استاد سابق دانشگاه آکسفورد، شریعتی را سخنران و نظریهپردازی میداند که نفوذ او را هیچ متفکر مسلمان دیگری در هیچ نقطهای از جهان نداشته است.حامد الگار، استاد کرسی مطالعات خاورمیانه و ایران در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، از جمله محققینی است که برای اولین بار آثار دکتر علی شریعتی را در خارج از ایران ترجمه کرد. گردآوری و ترجمه تعدادی از سخنرانیهای شریعتی در کتابی زیر عنوان: دربارهی جامعهشناسی اسلام از جمله کارهای اوست. مقاله “اسلام به عنوان یک ایدئولوژی، تفکرات دکتر علی شریعتی” متن سخنرانی حامد الگار است که در کنفرانس مؤسسه اسلامی لندن ایراد گردید و در کتاب وی تحت عنوان انقلاب اسلامی در ایران درج شده است.
حامد الگار دربارهی شریعتی میگوید:
به نظر من، کار دکتر شریعتی مهمترین عامل در روند زمینهسازی انقلاب بود. صرفِنظر از اینکه چه قضاوتی دربارهی فلان گفته، یا فلان نظریه دکتر شریعتی داشته باشیم، این موفقیت او را نمیتوان انکار کرد که وی به بخش عظیمی از طبقه متوسط از خود بیگانه، هویت اسلامی بخشید [….] من هنگام صحبت از اقبال، در جمع هندیها و پاکستانیها، همیشه دچار تردید و دودلی میشوم، اما فکر میکنم اگر روزی آثار شریعتی به حد کافی در زبان انگلیسی موجود باشد، مقایسهای بین نوشتههای او و سخنان اقبال، در مورد احیای فکر ذهنی در اسلام، نشان خواهد داد که شریعتی به مراتب عمیقتر میاندیشیده است.” شمار دیگری از اندیشمندان خارجی مانند دکتر ا.ح.ح.عبیدی استاد دانشگاه جواهر لعل نهرو در هندوستان، و منگل بیات فیلیپ استاد دانشگاه هاروارد، اروند آبراهامیان، استاد دانشگاه آمریکایی پنسیلوانیا، و منیر شفیق، تئوریسین انقلاب فلسطین و….کتب و مقالاتی پیرامون افکار و نظریات دکتر شریعتی نوشتهاند که بحث دربارهی آنها در چار چوب این مقاله نمیگنجد…”۱۶
آثار دکتر شریعتی بالغ بر ۴۰ کتاب است، که بسیاری از آنها به زبانهای انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی، عربی، اردو، ژاپنی، ترکی استانبولی، کردی و زبانهای جنوب شرقی آسیا، ترجمه شده است.۱۷
۱. حسینیه ارشاد در سال ۱۳۴۳ به همت چند تن از نیکوکاران ساخته شد.اولین مدیر آن سید علی شاه چراغی یکی از وعاظ معروف بود.آیت الله مرتضی مطهری، در ایجاد و سازماندهی آن دست داشت، ناصر میناچی و محمد همایون امور مدیریت و روابط عمومی مؤسسه را عهدهدار بودند.همایون زمین ۴۰۰۰ متری حسینیه را خریداری کرد.هزینه ساختمان آن را بازاریان تامین کردند. حسنیه ارشاد با کتابخانه و قرائتخانه بزرگ خود، اولین مؤسسه مذهبی بود که به تلویزیون مدار بسته مجهز گردید تا مردم از همه نقاط ساختمان سخنرانان را مشاهده کنند و زنان نیز تشویق به حضور در سخنرانیها شوند.
۲. دکتر شریعتی (بنیاد شریعتی و انتشارات همگام، تهران ۱۳۵۸) .
۳. علی شریعتی، توحید و شرک.
۴. علی شریعتی، بازگشت، صفحات ۱۱ و ۱۲.
۵. شریعتی در دوران جوانی کتاب “ابوذر غفاری” اثر جوده السحار، نویسنده عرب را ترجمه کرد.در این کتاب ابوذر به عنوان مردی که در دوران معاویه علیه تحریف و مسخ آرمانهای اسلام مبارزه کرد، معرفی شده است.علاقه شریعتی به ابوذر غفاری در سراسر زندگی او ثابت و پایدار ماند و همواره در آثار خود، از او نام برده است.
۶. شریعتی، انتظار، صفحه ۲۱.
۷. علی شریعتی، اسلامشناسی، درس ۱۴.
۸. علی شریعتی، بازگشت، صفحه ۵۱ و اسلامشناسی، صفحات ۱ تا ۵.
۹. علی شریعتی، اگر پاپ و مارکس نبودند (مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۵۸)، صفحات ۹ تا ۱۱.
۱۰. علی شریعتی، یادنامه شهید جاوید، نهضت آزادی ایران در خارج از کشور، تیرماه ۱۳۵۶، صفحه ۳۵.
۱۱. هفت نامه از مجاهد شهید، دکتر علی شریعتی، تهران، انتشارات ابوذر، ۱۳۵۶.
۱۲. مصاحبه حجه الاسلام حسن یوسفی اشکوری با روزنامه اطلاعات، سالگرد هجرت علی شریعتی از ایران، بهار ۱۳۶۰ (مه ۱۹۸۱) . (متن مصاحبه در نشریه نداء اسلام (ماهنامه اردو زبان، تهران)، جلد ۱، شماره ۴. ۳، ژوئن ـ ژوئیه ۱۹۸۱، صفحات ۴۳، ۱۵، ۱۲ چاپ شده است) .
۱۳. شریعتی در جهان، صفحه ۸۲.
۱۴. Yann Richard
۱۵. Brad Hansen
۱۶. برای بررسی مشروح نظریات اندیشمندان و پژوهشگران یاد شده بالا، دربارهی دکتر علی شریعتی، رجوع کنید به کتاب ارزنده: شریعتی در جهان، نقش دکتر علی شریعتی در بیدادگری اسلامی از دیدگاه اندیشمندان و محققان خارجی، تدوین و ترجمه: حمید احمدی، شرکتسهامی انتشار، چاپ دوم، پاییز ۱۳۶۶، صفحات ۶۸. ۲۴۵.
۱۷. فهرست تعدادی از کتب ترجمه شده دکتر شریعتی به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، ترکی استانبولی، کردی و اردو، در کتاب: شریعتی در جهان آمده است.