دلسوختهی راهِ حق
۲۹خرداد سالروز شهادت مجاهد بزرگ، معلم خلوص و ایمان، واقف عُمر بر تحلیل مسائل مذهبی و نابغه زمان است. او مردی پرکار و متعهدی دردمند، ادامهدهندهی راه انبیای عظام، احیاکنندهی مسائل تحریفی اسلام، امید نسل جوان، و مایهی بقای روح واقعیی اسلام بود. او از صحنه حق و باطل زمان خویش دقیقهای غیبت نکرد. از دو چهره انقلاب خون و پیام، پیاماش را در سراسر حیات پُر برکتاش رسانید و لباس اوّلی را هم در آخر کار پوشید.
او عاشق علی و حسین و زینب بود، علیوار زندگی کرد، حسینوار آگاهی داد، و زینبوار برکاخهای ستم و تجاوز حمله برد. او معتقد به آگاهی دادن بود و هر حرکتی را قبل از آگاهی فاجعه و عقیم میدانست. او در پایگاههای خشونت و شکنجه قائم بود و به رکوع و سجود نیفتاد. عمری کوتاه داشت، اما آثاری بلند و ارجمند از خود به یادگار گذاشت. با رنج زندگی کرد و با گنج درگیر بود.
دنیای عظیم و پهناور با اینهمه موضوعات جذاب و دلربا و چهرههای مطبوع و دلنشینی که ماده و زینت حیات دنیا از خود نشان میدهد، چه بسا پرهیزگاران و زاهدانی را که لغزانده و به خود جلب کرده است، اما هیچ موضوع و مسئله و مادهی انحرافدهندهای نبود که بتواند دکتر شریعتی را از مسیر پاک و الهیاش ذرّهای منحرف کند. نه شکنجههای روحی و جسمی شدید، و نه اعتراضها و توهینها و تحقیرهای جانکاه.
تنها مسئلهای که ایشان در ضعف و رکود آن متأثر و در نیرومندی و رواج و پیشرفت آن خوشحال و سرافراز بود، چنان که تمام زندگیاش و ساعتها و دقایقاش را روی آن گذاشت و با چشمپوشی از همه لذّتها و استراحتها و تفریحها ـ حتی دیدار زن و بچّه با آن همه عشقی که به آنها داشت، بر دقایق این هدفاش میافزود، همان چیزی است که من سالها بر آن شاهد و ناظر بودم. او خود مینویسد:
در این مقاله موضوعاتی از نوشتههای دکتر را میآورم تا آنها که فرصت خواندن مجموعه آثار را ندارند، تا حدی به شرح حالش واقف شوند. میکوشم شواهدی از زبان شخصیتهایی انتخاب کنم که دانشمندان و محققان به آنها به دیدهی قبول مینگرند. از جمله محقق جهانی آقای حامد الِگار استاد مطالعات خاورمیانه و ایران در دانشگاه برکلی کالیفرنیا که برای اولین بار آثار دکتر را در خارج از ایران ترجمه کرده است. این استاد بزرگ علاوه بر انگلیسی، به زبانهای فارسی، فرانسه، آلمانی، عربی، ترکی استانبولی، و روسی نیز مسلط است. ایشان مینویسد:
و باز مینویسد :
دکتر حمید عنایت مینویسد :
جناب دکتر محمد اسفندیاری مینویسد:
اینک برای اینکه زایندگی فکری و نظریهپردازی شریعتی آشکار شود، به پارهای از افکار و نظریات و ابداعات او اشاره میکنیم. نیک بنگرید که شریعتی این گوهرها و نکتهها را به حوزهی تفکر اسلامی تقدیم و آن را فربه کرد و دستمایه و سرمایهی دیگران ساخت. مفاهیم و عناوینی از قبیل: “زر و زور و تزویر”، “عرفان، برابری، آزادی”، “خودآگاهی و استحمار”، “بازگشت به خویش”، “چهار زندان”، “ریشهی همه انحرافات و مفاسد” و دههها موضوعات دیگر را او بود که مطرح کرد.
بسیاری از مخالفان شریعتی به اشتباهاتاش به دقت مینگرند، اما گوشهچشمی هم به امتیازاتاش نمیکنند. اینان میپندارند در دیدن اشتباهات شریعتی بینا هستند، اما نمیدانند که از دیدن امتیازاتاش نابینا هستند. این یکسونگران باید بدانند که خداوند به آدمی دو چشم داده است تا دو طرف هر چیز را ببینند. “اَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْن”؟ پس تنها کسانیکه با دو چشم میبینند، میتوانند فروغ حقیقت را ببینند. حافظ برای یکسونگران و بیهنران گفته است:
که هرکه بیهنر افتد، نظر به عیب کند
ایمان قوی و استوار چه میکند؟ من ایمان دکتر شریعتی را در موردی دیدم که شکل اعجاز داشت. وقتی زندانباناش به او میگوید: ما هرکسی را اینجا میآوریم، بعد از چند ماهی یا از کردهاش پشیمان میشود و به ما برمیگردد، یا بلایی سرش میآید که قدرت تحمل اینجا را ندارد و به هرصورت خودش را نجات میدهد، ولی تو در این مدت هیچ تقاضایی از ما نکردی و هفده ماه تنها چگونه صبر کردی؟
دکتر میگوید: من تنها نبودم. او میگوید: چه کسی با تو بود؟ دکتر میگوید مگر من در نماز به پیامبر سلام نمیکنم؟ سلام را انسان به مخاطب میدهد نه به مغایب. اولین سلام بر نبی است. سلام اول نماز، پیغمبر و نبی را مخاطب میکند. وقتی من در حضور پیغمبر هستم، تنها نیستم، و این، ایمان مرا نگه داشته است. طرف، تعجب میکند. البته این مسئله، ایمانی همچون کوه محکم و استوار میخواهد که در دکتر شریعتی وجود داشت. ببینید ایمان قوی چه میکند! به نظر میرسد که شما نمیتوانید شخص دیگری را از اینهمه زندانی بیابید که از این راه ایمانی، خودش را از تنهایی نجات داده باشد؟
در مورد تیراژ کتابهای دکتر شریعتی بگویم: آنطوری که نوشتهاند، در تاریخ ایران چنانکه از کتابهای دکتر شریعتی استقبال شده از کس دیگری پیش و پس از او استقبال نشده است. در دوران پیش از انقلاب در حدود صد عنوان کتاب از شریعتی چاپ شد. تیراژ هر چاپ بهطور میانگین در حدود پنجاه هزار نسخه بود و هر کتاب بهطور میانگین سه بار تجدید چاپ شد. و نتیجه اینکه در حدود پانزده میلیون از کتابهای شریعتی پیش از انقلاب به چاپ رسید.
۱. “شریعتی در جهان”، ص ۲۰۰
۲. “شریعتی در جهان”، ص ۱۹۷
۳. دکتر حمید عنایت، همان، ص ۱۱