مهندس سحابی به لحاظِ دينی ولايتِ فقيه را شرک میدانست
رضا علیجانی از اعضای شورای فعالان ملی – مذهبی و سردبیر نشریه توقیف شده ایران فردا در گفتگویی با رادیو فردا میگوید “مهندس سحابی به لحاظ دینی ولایت فقیه را شرک میدانست و به لحاظ سیاسی و کارشناسی نیز معتقد بود که ولایت فقیه، مملکت را دو سیستمه خواهد کرد.”
رضا علیجانی در مورد زندان رفتن عزت الله سحابی میگوید: او البته از این سختیها خیلی رنج برد. زندان رفتنها فرسودهاش میکرد. مخصوصا انفرادی هایی که این اواخر و با وجود کهولت سن تحمل میکرد.
اما تمام این سختیها هیچ وقت صف بندیهای سیاسی را در ذهنش بهم نمیزد و الویت هایی که در رابطه با ایران و منافع ملی در ذهنش داشت را بهم نمیریخت و به لحاظ شخصیتی هم واقعاً یک ایرانی اصیل بود.
در وجودش خوش بینی بر بدبینی و محبت بر نفرت غلبه داشت و این را میشود گفت که در ارتباط با پدیده زندان و فشارهایی که تحمل میکرد هم وجود داشت.
رمز این احترام در چه بود؟
ج : این مسئله ریشه در صداقت و فروتنی او داشت و اینکه واقعاً نمیتوانست دروغ بگوید. پدیده دروغ در فرهنگ ایرانی یکی از منفیترین چیزهاست و پرهیز از این پدیده منفی در شخصیت او متجلی بود و با حسن نیت با همه برخورد میکرد.
انسانها را صفبندی نمیکرد و خودش را میتوانست جای افراد دیگری بگذارد و این حسن نیت، صداقت، پذیریش و باز بودن و گشاده بودنش و نگاهاش از بالا که میتوانست همه را به یک چشم ببیند شاید رمز آن بود که باعث میشد دیگران هم برایش احترام قائل باشند.
ج : این نگرانی ۳۰ سال بود که در ایشان وجود داشت. یعنی از مرحله تصویب قانون اساسی این نگرانی در ایشان ریشه داشت. ایشان جزو محدود کسانی بود که هم در صحن علنی مجلس و هم در سخنرانی در منطقه خزانه ترمینال، نظرش را در این مورد با صراحت ابراز میکرد.
مهندس سحابی به لحاظ دینی ولایت فقیه را شرک میدانست و به لحاظ سیاسی و کارشناسی نیز معتقد بود که ولایت فقیه، مملکت را دو سیستمه خواهد کرد.
این نگرانی در او در طول سه دهه پس از انقلاب وجود داشت ولی در طول سالیان اخیر او احساس میکرد که مخربترین دولت پس از انقلاب به روی کار آمده است و هزینههای زیادی را دارد به این مملکت تحمیل میکند.
ایشان تجارب زیادی را در طی این سالیان کسب کرده بود از جنگ و از پذیرش قطعنامه پس از هزینههای زیاد و از ماجرای گروگانگیری و مسائل متعدد سیاسی که در سخنرانی هایش در دوره انتخابات سال ۷۶ به تفصیل آنها را بیان میکرد.
مهندس سحابی در این سخنرانیها میگفت که در ایران همیشه دیر تصمیم نهایی گرفته میشود. او بر این باور بود که در زمانی که میشود یک تصمیم را گرفت، تعلل میشود و وقتی که زمان از بین میرود و شرایط به بدترین حالت میرسد و بایستی بیشترین امتیاز را به حریف داد و کمترین امتیاز را کسب کرد تصمیم نهایی گرفته میشود.
او معتقد بود که واقعاً این تصمیم گیریها از تدبیر به دور است و منافع فردی، عقیدتی و جناحی بر منافع ملی غلبه پیدا کرده است و واقعاً از این قبیل مسائل رنج میبرد.
به ویژه در دو سال اخیر و همزمان با سرکوبهای خیابانی که مردم کوچه و خیابان و نه روشنفکران و فعالان سیاسی را نشانه گرفته بودند، باعث رنج و عذاب مهندس سحابی شده بود.
ج : مهندس سحابی یک روشنفکر و یک فعال سیاسی بود. او یک نویسنده و یک نواندیش دینی بود. همه اینها بسترهای خاصی را آماده میکرد. بخشی از سخنان ایشان همان حرفها و اعتقاداتی بود که همه روشنفکران سیاسی اظهار میکردند.
دفاع از آزادی، عدالت، استقلال بخشی از این سخنان مشترک بود. اما چند مسئله هم در این میان وجود داشت که من فکر میکنم با قلم ایشان وارد ادبیات سیاسی و فرهنگ اپوزیسیون ما شد.
این حرفها شاید در مباحث آکادمیک و یا مباحث روشنفکری پیش از این وجود داشت اما با قلم ایشان وارد ادبیات سیاسی ما شد.
یکی از این مباحث، بحث “توسعه” بود. ایشان یک نیروی چپ مذهبی بود ولی بنا به تجربه مدیریتی خاصی که داشت به این نتیجه رسیده بود که بدون توسعه همه جانبه و بهخصوص توسعه اقتصادی، عدالت معنایی نخواهد داشت.
دیگر آموزه ایشان این بود که توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی و بدون تقویت جامعه مدنی امکانپذیر نیست.
اینها اعتقاداتی بود که مهندس سحابی در سال ۷۲ ابراز کرد و در نامهای هم که در همان سالهای اول روی کار آمدن آقای خامنهای به ایشان نوشت، تاکید کرده بود که توسعه سیاسی بدون توسعه اقتصادی همان خانه بنا کردن بر روی شن است.
تصور میکنم بحث “همبستگی و منافع ملی” را هم مهندس سحابی وارد ادبیات سیاسی ما کرد.
او بر این باور بود که بدون همبستگی ملی هیچ امری در ایران پیش نخواهد رفت و همیشه میگفت که اگر جریانات سنتی مذهبی امری را بپذیرند، و یا نیروهای مختلف سیاسی امری را به صورت اجماع و همگرایی بپذیرند، آن کار سریعتر به نتیجه خواهد رسید و برگشت ناپذیرتر خواهد بود.
او درهمین رابطه بحث منافع ملی را طرح کرد که الان دیگر از سوی جناحهای مختلف سیاسی پذیرفته و این ایده در بستر جامعه ایران تثبیت شد.