قدرت پنهان
نویسنده : رضا علیجانی
موضوع : مافیا و دموکراسی
در ایران برخلاف تحلیلهای کلاسیک چپ، این قدرت سیاسی است که منجربه قدرت اقتصادی میشود و نه برعکس.
مافیای پنهان قدرت در حالتی به وجود میآید که پروسهی شکلگیری و اجرای تصمیمات سیاسی نه عمومی است و نه شفاف و علنی. یعنی شرایط فقدان دموکراسی و نظارت همگانی و نیز متمرکز بودن قدرت و محدود بودن تصمیمسازان و تصمیمگیران بر صحنه حاکمیت میکند.
البته مافیا در برخی کشورها دارای کارآمدیهایی است که منجر به ماندگاری و حتی تودهای شدن و نیز نفوذ تودهای آن میشود، مانند ایتالیا و ژاپن. اما در جوامعی همچون جامعهی ما این کارآمدی صرفاً برای حفظ قدرت برخی محافل و هستههای سخت درون ساختار سیاسی است. بر اساس نکتهای که در ابتدای یادداشت گفته شد، مافیای اقتصادی در ایران عمدتاً همچون قارچهایی است که بر بدنه و پیرامون درخت قدرت، و مشخصاً بخشهای معیوب آن، میروید.
در ایران مافیای اقتصادی حافظ منافع هستهها و محافل پنهان قدرت است. بخشی از مافیای اقتصادی نیز برخاسته از نوعی حالت کلدینالیستی است. ما به عنوان شهروندان ایرانی گاه شاهد وقایع و خبرهایی خاص هستیم، مثلاً یک زمان شاهد مرگ برخی از فعالین سیاسی و روشنفکری هستیم که بعداً منجر به طرح مسئلهی محافل خودسر میشود و یا گاهی دیگر شاهدیم که سخن از فرودگاهها و اسکله مریی و نامریی است که در آنها واردات و صادرات غیررسمی انجام میشود، و یا حتی گاه میشنویم که امتیاز واردات برخی کالاها در دستان عدهای خاص قرار دارد. در این شرایط است که سخن از مافیاهای سیاسی و اقتصادی به زبان میآید.
بدینترتیب صاحبان قدرت در دولت هشتم یا نهم سخن از حذف یا برخورد و کنترل این نوع مافیاها به میان میآورند. مثلاً گفته میشود که در رابطه با قتل روشنفکران و فعالان سیاسی، عدهای پیشنهاد دادند که آن را به گردن لمپنها بیندازیم. اما دولت هشتم تاکید بر صداقت دارد و نهایتاً تصمیم بر این میشود که به افکار عمومی گفته شود که این اقدام توسط بخشی از نیروهای امنیتی که محفل خودسر لقب گرفتهاند، صورت گرفته است.
دولت هشتم با شعار توسعه سیاسی و جامعه مدنی و رشد آزادیها سرکار آمد و گفته شد که بر سر راه فعالیتهایش، محافل پنهان وجود دارند که با کارشکنی مانع عملکرد دولت میشوند. از این محافل پنهان گاهی با تعبیر مافیای پنهان سیاسی هم نام برده شده است.
دولت نهم نیز با شعار عدالت اقتصادی برسرکار آمد و بارها گفته و به مردم وعده داده شد که با مافیای اقتصادی، که مانع تحقق عدالت هستند، برخورد خواهد شد. ما شهروندان ساده و بیخبر در این میان تنها از ظواهر امور آگاه میشویم و به صحت و سقم گفتهها و وعدهها مینگریم، بدون اینکه قادر باشیم از پشت صحنه و به صورت شفاف از اتفاقات و اقدامات مطلع شویم.
بنابراین به عنوان یک شهروند ساده و شاهد ماجرا میتوان مقایسه کرد که دولت هشتم با مافیای سیاسی که گفته میشود مانع تحقق شعار جامعه مدنی است، چگونه برخورد کرده و دولت نهم با مافیای اقتصادی که گفته میشود مانع تحقق عدالت اقتصادی است تا چه حد مقابله کرده است. به همین ترتیب همچون یک شهروند ساده به سهولت میتوانیم مقایسه کنیم که دولت هشتم در برخورد با مافیای سیاسی صادقتر و روشنتر عمل کرده است و اگرچه برخی از حامیان این دولت از نحوهي پیگیری آن گلهمندند، اما این مقدار هست که یک باند موسوم به محفل خودسر را از دورن بخش امنیتی میکند و دور میاندازد و شوکی به آن وارد میکند.
اما از دولت نهم در رابطه با مافیای اقتصادی به جز شعارها و آدرسهای گنگ و مبهم، که به تدریج از مخالفان شروع کرد و کمکم به کارگزاران خود رسید، چیزی به گوش و چشم نمیآید. البته این مقدار میدانیم که مافیای اقتصادی قاطعتر و خشنتر از مافیای سیاسی عمل میکند، اما به نظر نمیرسد که دولت نهم اصلاً عزم و قصدی برای نزدیک شدن به این مافیا و انحصارات پنهان و آشکار اقتصادی داشته باشد.
آنچه در فضای سیاسی و مهآلود خبرها و شایعات اقتصادی پخش است، و آنچه که بیش از برخی ردیفهای بودجه در گذشته و حال بیرون میزند، نشانههایی از تمرکز و سرریز منابع بادآورده نفت است که دولت نهم هیچگاه گوشهی چشمی نیز به آنها ندارد. و اصولا گویی این یک امر طبیعی و خدادادی است. به این ترتیب این نتیجه حاصل میشود که دولت هشتم کمتر از مافیای سیاسی سخن گفت: اما حداقل شوکی به آن وارد کرد، ولی دولت نهم پرهیجان و پرطمطراق علیه مافیای اقتصاد سخن گفت، ولی هیچگاه دستاش را به سمت این مافیا نشانه نرفت.
تاریخ انتشار : ۵ / خرداد / ۱۳۸۷
منبع : هفتهنامه شهروند امروز / شماره ۴۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ