شریعتی از نگاه طالقانی
امروز مصادف است با دومین سالروز هجرت خاطره انگیز فرزند مجاهد و متفکر ما مرحوم دکتر شریعتی. آنچه از این فرزند عزیز اسلام با خصوصیات فکری و دید اسلامی میباید بیان کنیم بیش از این، مفصلتر از این، بلیغتر و رساتر از این در کتابهایش تبیین شده است.
مرحوم شریعتی این خصیصه را داشت که دائماً گوش می داد، دائماً فکر می کرد، و آنچه را احسن بود از هر مکتبی می گرفت، از مکتب چپ، از مکتب راست، از مکتب اسلام، حتی خودش گاهی به من می گفت: من از یک جملهای که در یک کتاب معمولی دینی است، که به چشم مردم نمی آید، مطلب دریافت می کنم و بعد آن احسناش را جذب میکنم. همیشه هم معترف بود که من ممکن است اشتباه بکنم. این منتهای خصلت یک انسان واقعی متعالی است.
آخرين ملاقاتي كه من با مرحوم دكتر شريعتي داشتم، آن وقتي بود كه او تازه از زندان بيرون آمده بود، شبي بود كه تا نيمهشب و بعد از نيمهشب با او بوديم و آن “روح خلوص” و “دريافت احسن” را چنان در او ديدم كه اين خاطره هيچ وقت از نظر من محو نميشود.
وقتي صحبت ميكردم، با تمام حواس گوش و چشم و فكرش، متوجه جملههاي من بود و ميگرفت و بعد به من بر ميگرداند. با يك توضيح بهتر و با يك تعبير بالاتر. يادم هست كه آخرين مسئلهاي كه بعد از نيمهشبي بود مطرح شد، تفسير سوره قدر بود و مسئله ليلهالقدر. من يك جملهاي گفتم و ديدم او شروع كرد بسط دادن، كه مرا آن قدر جذب كرد كه ساعتي از شب گذشت. و بعد من از او جدا شدم.
او به طرف تقدير “ليلهالقدر”اش رفت. من هم به طرف تقدير. من به زندان رفتم و سعادت شهادت را، با اينكه زمينهاش فراهم بود و از آثارش ميديدم، نداشتم. شايد هم خواست خدا نبود. او هم هجرت كرد و در مسير شهادتاش، پيش رفت.
خداوند اين شخصيت بزرگ را و آثارش را براي ما و براي جوانها نگهدارد. هميشه آثار اين شخصيت، كتابهاي او، نظريات او را زندهتر بدارد. و بر شماست كه در اطراف مطالب او، مسائل او، بحث كنيد، بيانديشيد و همان راهي كه او رفت براي تبيين اسلام، يك اسلام انقلابي و اجتماعي و نه يك اسلام فقط ذهني و سنتي كه هميشه داشتيم، شما هم بروید و موفق باشيد. و اين انقلاب همان طوري كه گفتم بر عهده شماست. من آخر مرز هستم و شما در بين راه هستيد و حركت ميكنيد. خداوند همهي شما را حفظ كند.