منوی ناوبری برگه ها

جدید

اطلاعیه‌ی مشترکِ استاد مطهری و مهندس بازرگان درباره‌ی شریعتی

درباره شریعتی
پوران شریعت‌رضوی

.

نام مقاله : اطلاعیه‌ی مشترکِ استاد مطهری و مهندس بازرگان درباره‌ی شریعتی
نویسنده : پوران شریعت‌رضوی
موضوع : درباره‌ی اطلاعیه‌ی مشترکِ مطهری و بازرگان
گروه‌بندی : موافقان _ تشریحی


اطلاعیه‌ی مشترکِ استاد مطهری و مهندس بازرگان درباره‌ی شریعتی

حساسیت‌های استاد مطهری نسبت به علی و افکارش به این نامه هم محدود نشد و آن مرحوم همراه با مهندس بازرگان به نوشتن اطلاعیه مشترکی در آذر ماه ۱۳۵۶ درباره‌ی وضعیت فکری و ایمانی علی نوشتند و در ان ضمن تمجید و تقدیر از شخصیت شریعتی به برجسته کردن اشتباهات فراوان در مسائل اسلامی (حتی در مسائل اصولی) و کمبود مطالعه و آگاهی در مورد برخی از مسلمات قرآنی و سنت و معارف و فقه اسلامی به جوانان و علاقه مندان از باب وظیفه و رسالت ایمانی هشدار داده بودند که آثار شریعتی چندان از شائبه اشتباه و ضعف در مسائل دینی خالی نیست و این اطلاعیه چند ماه پس از مرگ شریعتی بود که منتشر شد. در آن هنگام من هنوز در خارج کشور بودم و مشغول سر و سامان دادن به امور فرزندانم در فرانسه (زیرا دوستان سیاسی بر این نظر بودند که آنها را از نظر امنیتی نباید به ایران برد).

آقای سید محمدمهدی جعفری که از نزدیک در ماجرای چگونگی نوشتن اعلامیه مهندس بازرگان و استاد مطهری بودند شرح ماجرا را بدین صورت توضیح می‌دهند:

“… بعد از فوت دکتر شریعتی، مهندس بازرگان روی اصراری که در رفع کدورت و اختلاف بین شریعتی و مطهری داشت، البته من از مرحوم بازرگان شنیدم در منزل آقای دکتر کاظم یزدی، که از اعضای فعال انجمن پزشکان بود جلسه‌ای بود. در آنجا مهندس بازرگان رو می‌کند به آقای مطهری و می‌گوید : شایعاتی هست که شما با مرحوم شریعتی اختلافاتی داشتید. من می‌دانم که اختلافاتی نداشتید. بیایید من و شما چیزی بنویسیم درباره‌ی دکتر شریعتی که ریشه‌ی این شایعات زده شود.
 
شهید مطهری گفت : باشد من حاضرم
 
مهندس بازرگان در آنجا می‌گوید : یک چیزی شما بنویسید، یک چیزی هم من می‌نویسم، بعد این دو را با هم تلفیق می‌کنیم.
 
مهندس بازرگان گفت : یک چیزی من در تجلیل از شریعتی نوشتم. بعد که خواندم ایشان نپسندید. آقای مطهری مطلبی را که نوشته بود خواند من نپسندیدم. همه‌اش در رد و نقد دکتر شریعتی بود.
 
اعضای انجمن اسلامی پزشکان که در منزل دکتر کاظم یزدی بودند خیلی اصرار کردند که ما حتماً چیز مشترکی بنویسیم. به خاطر از بین رفتن شایعات و چون می‌دانستم هیچ دو نفر نیستند که صد در صد در همه یمطالب با هم توافق داشته باشند من حرف‌های آقای مطهری را پذیرفتم. نوشته‌ی مطهری را گرفتم و مقداری خصوصاً در مقدمه نظرات خودم را علاوه کردم. از جمله نوشتم: ما شهادت می‌دهیم که در مسئله‌ی توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت هیچ‌گونه اشکالی ندارد و به این اصول اعتقاد دارد و…
 
مابقی مطلب را شهید مطهری نوشته بود. از جمله نوشته بود به علت اطلاع کمی که از معارف اسلامی داشت، دیدم این حرف صد در صد درست نیست ولی چون به یک توافق نسبی رسیده‌ایم آن را امضا کردم.
 
نوشته که منتشر شده و به دست من رسید خیلی ناراحت شدم. دیدم در جامعه اثر منفی دارد. خصوصاً آن قسمتی که نوشته بود ایشان اطلاعات کمی از معارف اسلامی داشته است. از این جهت دکتر پیمان، آقای میرحسین موسوی، دکرت فریدون سحابی، بسته نگار و من اعلامیه را برداشتیم و رفتیم منزل مهندس بازرگان به ایشان گفتیم : این چیه که نوشتی؟
 
مهندس بازرگان گفت : من مثل شاگرد مدرسه ناآگاهی بودم. وقتی در کلاس نشسته، شاگرد پیش خودش می‌گوید من این حرف را می‌زنم نمره بیست می‌گیرم. وقتی این اعلامیه امضا شد من پیش خود فکر کردم به پیروزی بزرگی دست یافته‌ام که آقای مطهری را وادار کرده‌ام آن حرف‌ها را بزند و اعتراف کند که اعتقادات دکتر هیچ اشکالی ندارد.
 
بازرگان افزود : اعلامیه را آوردم دادم دکتر سحابی. ایشان تا ان را نگاه کرد با ناراحتی گفت : این چیه که امضا کرده ای؟
 
اولین ضربه را دکتر سحابی بر من وارد آورد و مرا متوجه کرد که متن آن چیزی نیست که من در آغاز فکر می‌کردم هست. حالا شما چه می‌گویید؟ من حرفهای شما را قبول دارم.
 
من گفتم : در جامعه اثر منفی دارد.
 
مهندس بازرگان گفت : چه کار کنم؟
 
گفتیم : شما باید توضیح بدهید که اثر آن اعلامیه از بین برود.
 
بازرگان گفت : قرار نبود که آن متن به این زودی منتشر بشود. یک نسخه دست من بود و یک نسخه هم دست آقای مطهری. چطوری این متن منتشر شده من نمی‌دانم. نسخه‌ای را که نزد من بود فقط به دکتر سحابی نشان دادم.
 
بعدها معلوم شد آقای مطهری وقتی از منزل دکتر کاظم یزدی بیرون می‌رود اعلامیه را می‌دهد به کسی الان نام آن فرد یادم نیست تا آن را بخواند. آقای مطهری حتی به آن فرد می‌گوید : این را بخوان اما منتشر نکن.
 
آن فرد چون می‌بیند نوشته به نفع آقای مطهری و به ضرر مرحوم دکتر شریعتی است بلافاصله آن را منتشر می‌کند.
 
مهندس بازرگان با عکس العمل سحابی که روبه رو می‌شود به آقای مطهری تلفن می‌کند و می‌گوید : خواهش می‌کنم متن را منتشر نکن. ما از خیرش گذشتیم.
 
آقای مطهری می‌گوید : من فقط یک نسخه دادم به کسی. چشم ان را منتشر نمی‌کنم
 
آقای مهندس بازرگان برای آن‌که اثر آن اعلامیه را خنثی بکند برداشت و توضیحی نوشت.
 
متن دوم را به من داد تا منتشر کنم. حقیقتا این توضیح خودش فی‌نفسه باعث ایجاد شک و شبهاتی پیرامون اصل مسئله است…”۱
شریعتی آن گونه که من شناختم / ص ۷۴

متن اطلاعیه‌ای که استاد مطهری و مهندس بازرگان در سال ۱۳۵۶ درباره‌ی دکتر شریعتی و افکارش منتشر کردند به شرح ذیل است:

“… نظر به این‌که مسائل مربوط به مرحوم دکتر علی شریعتی مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آنها از مسائل اساسی و حیاتی و وسیله بهره‌برداری افراد و دستگاه‌های مغرض گردیده است. اینجانبان تبادل نظر در این مسائل را ضرور دانستیم و در پی یک سلسله مذاکرات به این نتیجه رسیدم که تا حدود زیادی وحدت نظر داریم. و با توجه به این‌که بیشترین افراد که دچار این سردرگمی و بیهوده کاری هستند از قشر حقیقت طلب‌اند وظیفه شرعی دانستیم عقاید و نظریات مشترک خود را در این زمینه نخست به‌طور اجمال و سپس به‌طور تفصیل به اطلاع عموم و به‌ویژه این قشر برسانیم. باشد که وسیله خیری برای رهایی از این سردرگمی و بازگشت به وحدت و الفت میان مسلمانان گردد که البته موجب رضای خدای متعال خواهد بود.
 
آنچه درباره‌ی آن مرحوم شایع است یا مربوط است به جنبه گرایش هایش و یا به استنباط‌ها و اظهار نظرهایش در مسائل اسلامی که در آثار و نوشته‌های او منعکس است.
 
اینجانبان که علاوه بر آشنایی به آثار و نوشته‌های مشارالیه با شخص او فی الجمله معاشرت داشتیم معتقدیم نسبت هایی از قبیل سنی گری و وهابی گری به او بی‌ اساس است و او در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد و عدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است.
 
ولی نظر به این‌که تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی‌ خبر می‌ماند – هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه می‌افزود – در مسائل اسلامی (حتی در مسائل اصولی) دچار اشتباهات فراوان گردیده است که سکوت در برابر آنها ناروا و نوعی کتمان حقیقت و مشمول سخن خداست که : ” ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم للاعنون”
 
از این رو با توجه به اقبال فراوان جوانان به کتب مشارالیه و این‌که خود او در اواخر عمر در اثر تذکرات متوالی افراد بی‌ غرض و بالاتر رفتن سطح مطالعات خودش متوجه اشتباهات خود شد و به یکی از نزدیکانش وکالت تام برای اصلاح آنها داد. اینجانبان بر آن شدیم به حول و قوه الهی ضمن احترام به شخصیت و تقدیر از زحمات و خدماتش در سوق دادن نسل جوان به طرف اسلام بدون مجامله و پرده پوشی و بدون اعتنا به احساسات طرفداران متعصب و یا دشمن مغرض طی نشریاتی نظریات خود را درباره‌ی مطالب و مندرجات کتاب‌های ایشان بالصراحه اعلام داریم. از خداوند متعال مدد می‌طلبیم و از همه افرادی که بی‌ غرضانه نظریات مستدل خود را در اختیار ما قرار می‌دهند و ما را در این راه یاری نمایند متشکر خواهیم شد. والاسلام علی من اتبع الهدی…”
پاورقی :

۱. شریعتی آن گونه که من شناختم / ص ۷۴
 
 
برگرفته از کتاب “طرحی از یک زندگی” / جلد دوم / ص ۲۹۴


تاریخ انتشار : چاپ اول / ۱۳۸۳
منبع : سایت نیمه‌حرف

ویرایش : شروین ۰ بارedit


.

Print Friendly, PDF & Email

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار − یک =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.