منوی ناوبری برگه ها

جدید

بهره‌برداری‌ی ساواک از اختلافات

درباره شریعتی
پوران شریعت‌رضوی

.

نام مقاله : بهره‌برداری‌ی ساواک از اختلافات
نویسنده : پوران شریعت‌رضوی
موضوع : درباره‌ی اختلافِ شریعتی و مطهری
گروه‌بندی : موافقان _ تشریحی


بهره‌برداری‌ی ساواک از اختلافات

در این میان ساواک هم مترصد فرصت بود تا از اختلافات موجود بهره‌برداری کند. ساواک شدیداً در شرایط و موقعیت سخنی قرار می‌گیرد که اگر تصمیم به حذف فیزیکی وی (شریعتی) بگیرد در آن موقع در مقابل موج عظیم حرکت انقلابی دانشجویی در طرفداری و حمایت از دکتر شریعتی چگونه می‌تواند مقاومت کند و اگر به شیوه کج دار و مریز رفتار کند در چنان وضعیتی آثار و پدیده‌های مخرب ناشی از این بی‌ تفاوتی دستگاه امنیتی را نزد مقامات عالیه به چه نحو توجیه نماید؟ این است که با تغییر روش گذشته و به کارگیری تاکتیک جدید از طریق شایعه‌سازی و دروغ پراکنی، من غیر مستقیم – حذف حیثیتی۱ و خراب کردن وجهه مذهبی وی را در بین جوامع مذهبی و روشنفکری در دستور کار خود قرار داد. که نمونه هایی از آن تاکتیک‌های به کار گرفته شده را که به قصد فلج کردن فعالیت دکتر شریعتی و برنامه‌های حسینیه ارشاد انتخاب کرده بودند با استخراج از مدارک و مآخذ جمع‌آوری شده و نیز خاطرات و تحلیل افرادی که مسائل حسینیه و توطئه‌های ساواک را بر ضد آن دنبال می‌کردند می‌توان روشن ساخت مانند: شایعه پراکنی ساواک با جعل و اتهام “سنی گری و وهابیت” و…۲

اما در این میان حرف و سخن مخالفان شریعتی چه بود و ریشه اختلافات آنها از کجا سرچشمه می‌گرفت؟ آیا همه آنچه را که آننها در اعتراض به شریعتی و اندیشه‌های او داشتند واقعاً ریشه معرفتی داشت و اگر این گونه بود آیا برخاسته از فهمی ژرف و دقیق از آرا و اندیشه‌های او بود؟

مسائل خصلتی و منافع شخصی در این برخوردها تا چه اندازه تاثیر داشت؟ پیش از آنکه به تک تک این سوالات پرداخته شود بهتر است تحلیلی را که مرحوم بازرگان از ضعف مخالفان و انگیزه‌های آنان در برخورد با علی ارائه داده است بخوانیم:

“… نکته قابل توجه آنکه مخالفت با شریعتی صرفاً از ناحیه یک گروه خاص مذهبی قشری دنبال نمی‌شد. دستگاه ساواک محدودیت ایجاد می‌کرد و از اشاعه اندیشه‌های او با تحریک عوامل قشری به توطئه چینی برضدش مشغول بود…”

آقای میناچی هم در ارتباط با کارشکنی‌های ساواک بر ضد شریعتی می‌گوید:

“… در آن زمان کتابخانه ملی نیز شماره جواز برای چاپ کتاب‌های شریعتی به ما نمی‌داد یکی دو موردش را توانستیم مجوز بگیریم و به ناچار یکی دو تا که ما شماره‌اش را گرفته بودیم آن را روی همه جزوات چاپ کردیم و با همان شماره پخش می‌کردیم که البته بارها‌گیر افتاد و دستگاه امنیتی کتاب‌ها را توقیف کردند و خمیر کردند. شاید تیراژ اکثر کتابهایش تا پانصد، ششصد هزار جلد می‌رسید. خیلی هم ارزان قیمت بود تا دانشجو استطاعت و قدرت پرداخت این پول را داشته باشد. حداکثر قیمت بین بیست تا سی ریال برای یک کتاب ۲۰۰ تا ۳۰۰ صفحه‌ای. به هر حال برنامه سخنرانی‌ها به کتاب محمد خاتم پیامبران مواجه شد. حسینیه ارشاد در آغاز پانزدهمین قرن بعثت به همت استاد شهید مطهری با گردآوری مقالات استادان مختلف این کتاب را تدوین کرد که یکی از بهترین آثار درباره‌ی تاریخ اسلام است. استاد مطهری مقاله مهم و موثر آن کتاب را به مرحوم دکتر واگذار کرد. چون تقسیم مقالات به وسیله ایشان انجام می‌شد و ایشان تعیین می‌کردند که چه کسی در چه زمینه‌ای مقاله تهیه کند. بحث از هجرت تا وفات پیامبر و سیمای محمد را به مرحوم دکتر واگذار کردند. در آن بحث مرحوم دکتر شریعتی مقاله مفصلی تنظیم کردند و به تهران فرستادند به این خاطر مرحوم مطهری آن موقع یک شرح مفصلی به پدر ایشان نوشت و تبریک بسیار جالب با انشای زیبایی برای پدر مرحوم دکتر فرستاد و داشتن بهترین فرزند تاریخ اسلام را به ایشان تبریک گفت.۳ در واقع بهترین و بارزش‌ترین مقالات این کتاب مقاله مرحوم شریعتی است…”
پاورقی :

۱. مرحوم مهندس مهدی بازرگان می‌گوید:

“… ساواک به طریق مختلف درصدد دکتر بود دکتر شریعتی را از حیثیت و نفوذی که در طبقات جوان و درس خوانده پیدا کرده بود بیندازد و نقاط ضعف در او به دست آورده در زبانها و قلمها بدنامش سازد. علاوه بر تبلیغات و توطئه هایی که مستقیما روی او انجام می‌داد و همیاری که مارکسیست‌ها و انحصارگران روشنفکری و حمایت رنجبران با ساواک داشتند استفاده از روحانیون و تحریک مقدسین علیه دکتر بود. این تبر خیلی کاری از آب درآمد چون زمینه داشت. به رگ حساس علما برخورد کرده به سهولت و شدت می‌توانست آقایان را برانگیزاند…”
شخصیت و اندیشه دکتر علی شریعتی / ص ۲۳

۲. مرحوم بازرگان درباره‌ی شایعه پراکنی‌ها علیه حسینیه ارشاد و دکتر شریعتی می‌گوید:

“… حملات و تهمت‌ها به راه افتاد. نزد بزرگان حوزه و صاحب‌نظران می‌رفتند تا فتوای ارشاد بگیرند و ساواک آنها را پخش می‌کرد. حسینیه ارشاد را مرکز وهابی‌گری و مسجدی اعلام کردند که در آنجا دست‌بسته نماز خوانده می‌شود و اشهد ان امیر المومنین در اذان نمی‌گویند. کتاب‌ها و گفته‌های شریعتی را زیر ذره‌بین گذاشته، هر لغزشی که می‌دیدند (و کیست که لغزشی و اشتباه و اشکال در کارش نباشد؟) از کاه کوه ساختند، و چون خطای عمده‌ای دستگیرشان نمی‌شد، بی‌ پروا به قلب و تحریف پرداخته، مطالبی را که دکتر اصلاً نگفته و ننوشته بود، با ذکر صفحه و سطر، به او نسبت می‌دادند!… با چنین تمهیدات و هماهنگی، خلع شریعتی از استادی و دبیری در مشهد، و تبعید و زندان او در تهران، حتی گروگان‌گیری پدر بزرگوارشان، برای ساواک، آسان شد. دور از مردم و دربه در از وطن گردید و معلوم نشد که چه شد!…” (همان ص ۲۶ و ۲۷. برای اطلاع بیش‌تر از پخش شایعات گروه ولایتی بر ضد حسینیه ارشاد و شخص علی و افکارش، مراجعه کنید به نشریه داخلی ارشاد، شماره ۱۴، ویژه‌ی خاطراتی از زنده‌یاد دکتر علی شریعتی که آقای میانچی آنها را جمع‌آوری کرده است).

۳. آقای دکتر رضا داوری، خاطره‌ای از دیدار با مرحوم مطهری درباره‌ی دکتر شریعتی داشته‌اند، که به شرح ذیل است:

“… استاد مطهری با اشاره به قضیه‌ای که در آن ایام واقع شده بود، زبان به ستایش از دکتر شریعتی گشودند، و از جمله چیزهایی که گفتند، و به یاد من مانده است، این است که، ایشان گفتند: بعضی مقالات دکتر شریعتی، و از جمله، “زن در چشم و دلِ محمد” را، هیچ یک از ما نمی‌توانستیم بگوییم، و بعد قضایای حسینیه ارشاد را به اجمال بیان کردند…” (به نقل از نشریه توس (ویژه نامه سمینار نگرشی بر اندیشه‌های استاد مطهری و دکتر شریعتی و بررسی اشتراکات آنها) از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی پاییز ۱۳۷۵ ص ۹)

برگرفته از کتاب “طرحی از یک زندگی” / جلد دوم / ص ۳۳۴


تاریخ انتشار : چاپ اول / ۱۳۸۳
منبع : سایت نیمه‌حرف

ویرایش : شروین ۰ بارedit


.

Print Friendly, PDF & Email

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × پنج =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.